میرداماد
غزل ها
شمارهٔ ۲۲: آفت تقوی ما جلوه کنان می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آفت تقوی ما جلوه کنان می آید خوش شراری به سر خرمن جان می آید عمرها رفت پس از سوختن ما و هنوز بوی مهر تو ز خاکسترمان می آید روزی از دیده گذشتی تو و خون از مژه ام آمد و عمر به سر رفت و همان می آید سر مژگان تو گردم که به یادش همه شب مژه در دیده من نوک سنان می آید گریه زینسان نبود تلخ همانا امشب جای خوناب دل از دیده روان می آید دل به عشق تو سپردم به امانت لیکن باورم نیست که دیگر به میان می آید آب این بحر همه آتش سوزان کشتی کی به افسون معلم به کران می آید چند گوئی مکش از جور من اشراق نفس شعله چون در کسی افتد به فغان می آید میرداماد