کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلبر من کودکست ناز نداند همی
    روز مراتیره کرد راز نداند همی
    درد دل ریش من گر نشناسد سزد
    رنج دل «آزورادباز»؟ نداند همی
    راست بعینه بتم ؛ به طبع چون آتش است
    داند سوزندگی ؛ ساز نداند همی
    قدر دلم وصل او؛ داند نه هجر او
    قیمت زر چون محک گاز نداند همی
    چشم ستمکار او؛ چون لب او کی بود
    رفتن خوش همچو کبک، باز نداند همی
    کی چو قوامی رهم؛ تا به قیامت ز عشق
    کم دل مسکین ز رنج، ناز نداند همی
    پای من از جای شد؛ در غم آن بت که او
    دست چپ از دست راست؛ باز نداند همی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha