کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای کاش شب تیرهٔ ما را سحری بود
    تا در سحر این نالهٔ ما را اثری بود
    آزادی‌ام از دام هوس نیست، ولیکن
    صیاد مرا کاش به صیدش گذری بود
    یک دیده گشودیم به روی تو و بستیم
    چشم از دو جهان و چه مبارک نظری بود
    از بیم ملامت رهم از میکده بسته ست
    از خانهٔ ما کاش به میخانه دری بود
    اجزای وجودم همه کاویدم و دیدم
    در هر رگ و هر پی ز غمت نیشتری بود
    کردم طلب مرغ دل از عشق و نشان داد
    دیدم که به کنج قفسی مشت پری بود
    از خون شدن دل زغم او چه غمم بود
    گر دلبر ما را ز دل ما خبری بود
    باز است به فتراک تو این دیده ی حسرت
    ای کاش مرا لایق تیرت سپری بود
    ناصِح که مرا پند همی‌داد «صفایی»
    امید اثر داشت، عجب بی‌بصری بود!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha