بخشایش الهی گم شدهای را در مناهی چراغ توفیق فرا راه داشت تا به حلقه اهل تحقیق در آمد.
به یمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان ذمائم اخلاقش به حمائد مبدل گشت دست از هوا و هوس کوتاه کرده.
و زبان طاعنان در حق او همچنان دراز که بر قاعده اوّل است و زهد و طاعتش نامعوّل.
به عذر و توبه توان رستن از عذاب خدای
ولیک مینتوان از زبان مردم رست
طاقت جور زبانها نیاورد و شکایت پیش پیر طریقت برد.
جوابش داد که: شکر این نعمت چگونه گزاری که بهتر از آنی که پندارندت؟!
چند گویی که بد اندیش و حسود
به که بد باشی و نیکت بینند
لیکن مرا -که حسن ظن همگان در حق من به کمال است و من در عین نقصان- روا باشد اندیشه بردن و تیمار خوردن.
اِنّی لَمُستَتِرٌ مِنْ عَینِ جیرانی
وَ الله یَعلمُ اِسراری و اِعلانی
در بسته به روی خود ز مردم
در بسته چه سود و عالم الغیب