کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جامی که شاه تشنه‌لبان بود مست از او
    هر کو چشید از آن ز غم خویش رست از او
    عباس نامدار که کس دست از او نبرد
    چون خورد از آن پیاله به خون شُست دست از او
    افتاد نخل قامتش از پا نخورده آب
    از ضربتی که پشت امامت شکست از او
    بی‌خواب شد سکینه و در خواب شد عدو
    چون خواب مرگ چشم جهان‌بین ببست از او
    موجی به جنبش آمد و آبش ز سر گذشت
    ابری به بارش آمد و از پا نشست از او
    تسلیم شاه تشنه‌لبان کرد با دو دست
    جامی که خورده بود شراب الست از او
    چشمی به سوی دشمن و چشمی به روی دوست
    بگذشت ماند یاد به گیتی دو دست از او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha