کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برادر ایمنم با تو در ایندشت
    چو نالان بلبلی برطرف گلگشت
    خوشم با تو کنون اما دریغا
    که باید رفتن و واهشتن ایندشت
    برادر چون کشم تنگت در آغوش
    که خود زخم است از پا تا بناگوش
    همه پیکان و تیر آید بخوابم
    چو شب گیرم خیالت را در آغوش
    برادر گلشن از تو گلخن از من
    ره شام و جفای دشمن از من
    بگلگشت جنان بالیدن از تو
    بکنج بیکسی نالیدن از من
    برادر غم یکی بودی چه بودی
    اگر درد اندکی بودی چه بودی
    غریبی و یتیمی و اسیری
    از این سه گر یکی بودی چه بودی
    برادر خواهری کش باب دلسوز
    بدامن پرویدستی شب و روز
    چنان دور از تو پاکوب بلا شد
    که خون گرید بحالش دشمن امروز
    برادر از جهان دل در تو بستم
    ز دنیا رشتۀ الفت گسستم
    گلی ناچیده زین باغ ایدریغا
    ز دامان تو ببریدند دستم
    برادر درد ها در سینه دارم
    که بر خود سوزم و گفتن نیارم
    برادر رفتی و آخر ندیدی
    که چون شد کشته باب غمگسارم
    برادر طاقتم بالله سر آمد
    بنای صیرم از پای اندر آمد
    سری بردار و یکدم در برم گیر
    که قاتل در کف اینکه خنجر آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha