به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونرباعی هاشمارهٔ ۲۵۵: دایم به خم زلف بتان در بندیم

1830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دایم به خم زلف بتان در بندیم
تا چند دل و دیده به ایشان بندیم
از دست شب فراقت ای دیده من
ما باز سپر به روی آب افکندیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵۴: از رنگ رخ تو گل به رنگ آوردیم 2شمارهٔ ۲۵۵: دایم به خم زلف بتان در بندیم 3شمارهٔ ۲۵۶: ما داد دل دوست ازین پس ندهیم 4شمارهٔ ۲۵۷: پیوسته ز گردش فلک می نرهیم 5شمارهٔ ۲۵۸: تا چند کنی به عالمم سرگردان 6شمارهٔ ۲۵۹: در هجر رخت دلم ملولست ز جان 7شمارهٔ ۲۶۰: با زنده دلان نشین و صاحب نفسان 8شمارهٔ ۲۶۱: ای با غم روی تست دلشاد جهان 9شمارهٔ ۲۶۲: زنهار که دل منه تو بر حال جهان 10شمارهٔ ۲۶۳: آن کس که بجز تو کس ندارد به جهان 11شمارهٔ ۲۶۴: ذوقی دگرست وقت گل می خوردن 12شمارهٔ ۲۶۵: ای دل دم عشق یار زین بیش مزن 13شمارهٔ ۲۶۶: ای چشمه چشم ما به چشمت روشن 14شمارهٔ ۲۶۷: ای دیده به دیدار جمالت روشن 15شمارهٔ ۲۶۸: ای شخص ضعیف دیده را گریان کن 16شمارهٔ ۲۶۹: جانا به شب وصال پیکار مکن 17شمارهٔ ۲۷۰: با روی چو ماه و قد چون سرو چمن 18شمارهٔ ۲۷۱: ببرید ز من نگار مسکین دل من 19شمارهٔ ۲۷۲: درمانده به کار خویش مسکین دل من 20شمارهٔ ۲۷۳: در عشق تو مبتلاست باز این دل من 21شمارهٔ ۲۷۴: چشمت که کرشمه می کند با دل من 22شمارهٔ ۲۷۵: تا کی بود از غمت بلا بر دل من 23شمارهٔ ۲۷۶: حل می نشود به عشق تو مشکل من 24شمارهٔ ۲۷۷: انصاف ندارد این بت دلبر من 25شمارهٔ ۲۷۸: از غمزه مست دوست در خوابم من 26شمارهٔ ۲۷۹: زنهار ز جور چرخ وارونه دون 27شمارهٔ ۲۸۰: ای بر دل من عشق تو هر لحظه فزون 28شمارهٔ ۲۸۱: با خصم بگو چند کنی مکر و فسون 29شمارهٔ ۲۸۲: ای گشته دلم ز دست هجران پر خون 30شمارهٔ ۲۸۳: گفتم چه کنی دوای دل گفتا به 31شمارهٔ ۲۸۴: از شرم رخ تو گل ز کار افتاده 32شمارهٔ ۲۸۵: گل با رخ دوست بی نسق افتاده 33شمارهٔ ۲۸۶: از جور فلک خون به دلم افتاده 34شمارهٔ ۲۸۷: مسکین دل من دور ز جان افتاده 35شمارهٔ ۲۸۸: ای پیش قدت سرو سهی پست شده 36شمارهٔ ۲۸۹: بیداد به من ز حد بشد دادم ده 37شمارهٔ ۲۹۰: یارب تو مرا نخست ایمانم ده 38شمارهٔ ۲۹۱: ای نوش لبت دلم به نیش افکنده 39شمارهٔ ۲۹۲: لعلت نمکی در دل ریش افکنده 40شمارهٔ ۲۹۳: از تهمت خصم نیستم آسوده 41شمارهٔ ۲۹۴: دستارچه از غم جهان آسوده 42شمارهٔ ۲۹۵: ای بی رخ دوست رفته خواب از دیده 43شمارهٔ ۲۹۶: بیچاره دلم کرد فغان از دیده 44شمارهٔ ۲۹۷: دل دست جفا به سر زنان از دیده 45شمارهٔ ۲۹۸: ای کرده روان فرات خون از دیده 46شمارهٔ ۲۹۹: آه از دل بیقرار و آه از دیده 47شمارهٔ ۳۰۰: تا گشت بتا رخت نهان از دیده 48شمارهٔ ۳۰۱: در هجر توأم دجله روان از دیده 49شمارهٔ ۳۰۲: اشکم شده از درد روان از دیده 50شمارهٔ ۳۰۳: ای بی رخ تو چو لاله زارم دیده 51شمارهٔ ۳۰۴: بیچاره دلم ز هجر تو غم دیده 52شمارهٔ ۳۰۵: خون گشت مرا از غم هجران دیده 53شمارهٔ ۳۰۶: ما بنده ز جانیم و تو فرمان می ده 54شمارهٔ ۳۰۷: یارب تو مرا دولت بینایی ده 55شمارهٔ ۳۰۸: در عشق تو در هر دهنم افسانه 56شمارهٔ ۳۰۹: پیش رخ چون شمع توأم پروانه 57شمارهٔ ۳۱۰: تا چند بتا گذر کنم بر در تو 58شمارهٔ ۳۱۱: جانا به کمال حسن مغرور مشو 59شمارهٔ ۳۱۲: از عمر عزیز حاصلم چیست بگو 60شمارهٔ ۳۱۳: یا هو یا هو یا الهی هو هو 61شمارهٔ ۳۱۴: با عید وصال خویش آخر باز آی 62شمارهٔ ۳۱۵: روزی دو سه شد که بنده ننواخته ای 63شمارهٔ ۳۱۶: چون شمع منم سوخته ساخته ای 64شمارهٔ ۳۱۷: چون شمع منم سوخته ساخته ای 65شمارهٔ ۳۱۸: شمع رخ خود در دلم افروخته ای 66شمارهٔ ۳۱۹: در خاک درت آب رخم ریخته ای 67شمارهٔ ۳۲۰: دلدار نمی دهد مرا کام شبی 68شمارهٔ ۳۲۱: ای نام تو بر زبان جانم جاری 69شمارهٔ ۳۲۲: تا چند مرا بی سر و سامان داری 70شمارهٔ ۳۲۳: محروم مگر از کرمم نگذاری 71شمارهٔ ۳۲۴: هر روز به شیوه ای و لطفی دگری 72شمارهٔ ۳۲۵: یارب تو گشا بر من بیچاره دری 73شمارهٔ ۳۲۶: گویند که دوش شحنگان تتری 74شمارهٔ ۳۲۷: بیچاره دل از فلک جفا برده بسی 75شمارهٔ ۳۲۸: سرگردانم چو گوی در دست کسی 76شمارهٔ ۳۲۹: یاد تو ز دل دور نباشد نفسی 77شمارهٔ ۳۳۰: افتاده مرا با سر زلفت هوسی 78شمارهٔ ۳۳۱: ما ها همه شیرینی و لطف و نمکی 79شمارهٔ ۳۳۲: کردیم بسی جام لبالب خالی 80شمارهٔ ۳۳۳: لیلی لیلی ز دست دل واویلی 81شمارهٔ ۳۳۴: تا کرد دلم به عشق رویت میلی 82شمارهٔ ۳۳۵: تا دید جمال تو به چشمم لیلی 83شمارهٔ ۳۳۶: روزی ز دری گذشتم اندر خیلی 84شمارهٔ ۳۳۷: مجنون نفسی بزد که لیلی لیلی 85شمارهٔ ۳۳۸: رنجور غم عشق توأم تا دانی 86شمارهٔ ۳۳۹: دادم به تو دل من ز سر نادانی 87شمارهٔ ۳۴۰: چون لاله نزار خون جگر تا دانی 88شمارهٔ ۳۴۱: دل چند کشد به عشق سرگردانی 89شمارهٔ ۳۴۲: ای داده مرا به عشق سرگردانی 90شمارهٔ ۳۴۳: تا چند دلا ناله و فریاد کنی 91شمارهٔ ۳۴۴: تا چند دلم را به غمی رام کنی 92شمارهٔ ۳۴۵: ای دوست چه شد چه شد که یادم نکنی 93شمارهٔ ۳۴۶: دارم به امید یار خندان دهنی 94شمارهٔ ۳۴۷: ای مایه درمان نفسی ننشینی 95شمارهٔ ۳۴۸: آمد به مشامم از سر زلف تو بوی 96شمارهٔ ۳۴۹: تا چند به کوی دوست سرگشته شوی 97شمارهٔ ۳۵۰: ای دل تو به او تا نرسی هیچ مگوی 98شمارهٔ ۳۵۱: گفتم بر ما خرام ای سرو سهی 99شمارهٔ ۳۵۲: مانند فلک نیست جهان فرسایی 100شمارهٔ ۳۵۳: ای آنکه به مجرمی تو می بخشایی 101شمارهٔ ۳۵۴: چون رای بلند تو نباشد رایی 102شمارهٔ ۳۵۵: دل بستدی از من که کنی دارایی 103شمارهٔ ۳۵۶: از کلبه احزان چو برون فرمایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ