به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونرباعی هاشمارهٔ ۲۶۱: ای با غم روی تست دلشاد جهان

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای با غم روی تست دلشاد جهان
بی روی توأم دیده مبیناد جهان
کی بگسلد از غمت جهان تا باشد
چون با غم روی مهوشت زاد جهان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶۰: با زنده دلان نشین و صاحب نفسان 2شمارهٔ ۲۶۱: ای با غم روی تست دلشاد جهان 3شمارهٔ ۲۶۲: زنهار که دل منه تو بر حال جهان 4شمارهٔ ۲۶۳: آن کس که بجز تو کس ندارد به جهان 5شمارهٔ ۲۶۴: ذوقی دگرست وقت گل می خوردن 6شمارهٔ ۲۶۵: ای دل دم عشق یار زین بیش مزن 7شمارهٔ ۲۶۶: ای چشمه چشم ما به چشمت روشن 8شمارهٔ ۲۶۷: ای دیده به دیدار جمالت روشن 9شمارهٔ ۲۶۸: ای شخص ضعیف دیده را گریان کن 10شمارهٔ ۲۶۹: جانا به شب وصال پیکار مکن 11شمارهٔ ۲۷۰: با روی چو ماه و قد چون سرو چمن 12شمارهٔ ۲۷۱: ببرید ز من نگار مسکین دل من 13شمارهٔ ۲۷۲: درمانده به کار خویش مسکین دل من 14شمارهٔ ۲۷۳: در عشق تو مبتلاست باز این دل من 15شمارهٔ ۲۷۴: چشمت که کرشمه می کند با دل من 16شمارهٔ ۲۷۵: تا کی بود از غمت بلا بر دل من 17شمارهٔ ۲۷۶: حل می نشود به عشق تو مشکل من 18شمارهٔ ۲۷۷: انصاف ندارد این بت دلبر من 19شمارهٔ ۲۷۸: از غمزه مست دوست در خوابم من 20شمارهٔ ۲۷۹: زنهار ز جور چرخ وارونه دون 21شمارهٔ ۲۸۰: ای بر دل من عشق تو هر لحظه فزون 22شمارهٔ ۲۸۱: با خصم بگو چند کنی مکر و فسون 23شمارهٔ ۲۸۲: ای گشته دلم ز دست هجران پر خون 24شمارهٔ ۲۸۳: گفتم چه کنی دوای دل گفتا به 25شمارهٔ ۲۸۴: از شرم رخ تو گل ز کار افتاده 26شمارهٔ ۲۸۵: گل با رخ دوست بی نسق افتاده 27شمارهٔ ۲۸۶: از جور فلک خون به دلم افتاده 28شمارهٔ ۲۸۷: مسکین دل من دور ز جان افتاده 29شمارهٔ ۲۸۸: ای پیش قدت سرو سهی پست شده 30شمارهٔ ۲۸۹: بیداد به من ز حد بشد دادم ده 31شمارهٔ ۲۹۰: یارب تو مرا نخست ایمانم ده 32شمارهٔ ۲۹۱: ای نوش لبت دلم به نیش افکنده 33شمارهٔ ۲۹۲: لعلت نمکی در دل ریش افکنده 34شمارهٔ ۲۹۳: از تهمت خصم نیستم آسوده 35شمارهٔ ۲۹۴: دستارچه از غم جهان آسوده 36شمارهٔ ۲۹۵: ای بی رخ دوست رفته خواب از دیده 37شمارهٔ ۲۹۶: بیچاره دلم کرد فغان از دیده 38شمارهٔ ۲۹۷: دل دست جفا به سر زنان از دیده 39شمارهٔ ۲۹۸: ای کرده روان فرات خون از دیده 40شمارهٔ ۲۹۹: آه از دل بیقرار و آه از دیده 41شمارهٔ ۳۰۰: تا گشت بتا رخت نهان از دیده 42شمارهٔ ۳۰۱: در هجر توأم دجله روان از دیده 43شمارهٔ ۳۰۲: اشکم شده از درد روان از دیده 44شمارهٔ ۳۰۳: ای بی رخ تو چو لاله زارم دیده 45شمارهٔ ۳۰۴: بیچاره دلم ز هجر تو غم دیده 46شمارهٔ ۳۰۵: خون گشت مرا از غم هجران دیده 47شمارهٔ ۳۰۶: ما بنده ز جانیم و تو فرمان می ده 48شمارهٔ ۳۰۷: یارب تو مرا دولت بینایی ده 49شمارهٔ ۳۰۸: در عشق تو در هر دهنم افسانه 50شمارهٔ ۳۰۹: پیش رخ چون شمع توأم پروانه 51شمارهٔ ۳۱۰: تا چند بتا گذر کنم بر در تو 52شمارهٔ ۳۱۱: جانا به کمال حسن مغرور مشو 53شمارهٔ ۳۱۲: از عمر عزیز حاصلم چیست بگو 54شمارهٔ ۳۱۳: یا هو یا هو یا الهی هو هو 55شمارهٔ ۳۱۴: با عید وصال خویش آخر باز آی 56شمارهٔ ۳۱۵: روزی دو سه شد که بنده ننواخته ای 57شمارهٔ ۳۱۶: چون شمع منم سوخته ساخته ای 58شمارهٔ ۳۱۷: چون شمع منم سوخته ساخته ای 59شمارهٔ ۳۱۸: شمع رخ خود در دلم افروخته ای 60شمارهٔ ۳۱۹: در خاک درت آب رخم ریخته ای 61شمارهٔ ۳۲۰: دلدار نمی دهد مرا کام شبی 62شمارهٔ ۳۲۱: ای نام تو بر زبان جانم جاری 63شمارهٔ ۳۲۲: تا چند مرا بی سر و سامان داری 64شمارهٔ ۳۲۳: محروم مگر از کرمم نگذاری 65شمارهٔ ۳۲۴: هر روز به شیوه ای و لطفی دگری 66شمارهٔ ۳۲۵: یارب تو گشا بر من بیچاره دری 67شمارهٔ ۳۲۶: گویند که دوش شحنگان تتری 68شمارهٔ ۳۲۷: بیچاره دل از فلک جفا برده بسی 69شمارهٔ ۳۲۸: سرگردانم چو گوی در دست کسی 70شمارهٔ ۳۲۹: یاد تو ز دل دور نباشد نفسی 71شمارهٔ ۳۳۰: افتاده مرا با سر زلفت هوسی 72شمارهٔ ۳۳۱: ما ها همه شیرینی و لطف و نمکی 73شمارهٔ ۳۳۲: کردیم بسی جام لبالب خالی 74شمارهٔ ۳۳۳: لیلی لیلی ز دست دل واویلی 75شمارهٔ ۳۳۴: تا کرد دلم به عشق رویت میلی 76شمارهٔ ۳۳۵: تا دید جمال تو به چشمم لیلی 77شمارهٔ ۳۳۶: روزی ز دری گذشتم اندر خیلی 78شمارهٔ ۳۳۷: مجنون نفسی بزد که لیلی لیلی 79شمارهٔ ۳۳۸: رنجور غم عشق توأم تا دانی 80شمارهٔ ۳۳۹: دادم به تو دل من ز سر نادانی 81شمارهٔ ۳۴۰: چون لاله نزار خون جگر تا دانی 82شمارهٔ ۳۴۱: دل چند کشد به عشق سرگردانی 83شمارهٔ ۳۴۲: ای داده مرا به عشق سرگردانی 84شمارهٔ ۳۴۳: تا چند دلا ناله و فریاد کنی 85شمارهٔ ۳۴۴: تا چند دلم را به غمی رام کنی 86شمارهٔ ۳۴۵: ای دوست چه شد چه شد که یادم نکنی 87شمارهٔ ۳۴۶: دارم به امید یار خندان دهنی 88شمارهٔ ۳۴۷: ای مایه درمان نفسی ننشینی 89شمارهٔ ۳۴۸: آمد به مشامم از سر زلف تو بوی 90شمارهٔ ۳۴۹: تا چند به کوی دوست سرگشته شوی 91شمارهٔ ۳۵۰: ای دل تو به او تا نرسی هیچ مگوی 92شمارهٔ ۳۵۱: گفتم بر ما خرام ای سرو سهی 93شمارهٔ ۳۵۲: مانند فلک نیست جهان فرسایی 94شمارهٔ ۳۵۳: ای آنکه به مجرمی تو می بخشایی 95شمارهٔ ۳۵۴: چون رای بلند تو نباشد رایی 96شمارهٔ ۳۵۵: دل بستدی از من که کنی دارایی 97شمارهٔ ۳۵۶: از کلبه احزان چو برون فرمایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ