به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونرباعی هاشمارهٔ ۲۶۶: ای چشمه چشم ما به چشمت روشن

1900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای چشمه چشم ما به چشمت روشن
بستان امید ما به رویت گلشن
با وصل خودم صلح ده ای دیده من
با جنگ فراق تو ندارم جوشن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶۵: ای دل دم عشق یار زین بیش مزن 2شمارهٔ ۲۶۶: ای چشمه چشم ما به چشمت روشن 3شمارهٔ ۲۶۷: ای دیده به دیدار جمالت روشن 4شمارهٔ ۲۶۸: ای شخص ضعیف دیده را گریان کن 5شمارهٔ ۲۶۹: جانا به شب وصال پیکار مکن 6شمارهٔ ۲۷۰: با روی چو ماه و قد چون سرو چمن 7شمارهٔ ۲۷۱: ببرید ز من نگار مسکین دل من 8شمارهٔ ۲۷۲: درمانده به کار خویش مسکین دل من 9شمارهٔ ۲۷۳: در عشق تو مبتلاست باز این دل من 10شمارهٔ ۲۷۴: چشمت که کرشمه می کند با دل من 11شمارهٔ ۲۷۵: تا کی بود از غمت بلا بر دل من 12شمارهٔ ۲۷۶: حل می نشود به عشق تو مشکل من 13شمارهٔ ۲۷۷: انصاف ندارد این بت دلبر من 14شمارهٔ ۲۷۸: از غمزه مست دوست در خوابم من 15شمارهٔ ۲۷۹: زنهار ز جور چرخ وارونه دون 16شمارهٔ ۲۸۰: ای بر دل من عشق تو هر لحظه فزون 17شمارهٔ ۲۸۱: با خصم بگو چند کنی مکر و فسون 18شمارهٔ ۲۸۲: ای گشته دلم ز دست هجران پر خون 19شمارهٔ ۲۸۳: گفتم چه کنی دوای دل گفتا به 20شمارهٔ ۲۸۴: از شرم رخ تو گل ز کار افتاده 21شمارهٔ ۲۸۵: گل با رخ دوست بی نسق افتاده 22شمارهٔ ۲۸۶: از جور فلک خون به دلم افتاده 23شمارهٔ ۲۸۷: مسکین دل من دور ز جان افتاده 24شمارهٔ ۲۸۸: ای پیش قدت سرو سهی پست شده 25شمارهٔ ۲۸۹: بیداد به من ز حد بشد دادم ده 26شمارهٔ ۲۹۰: یارب تو مرا نخست ایمانم ده 27شمارهٔ ۲۹۱: ای نوش لبت دلم به نیش افکنده 28شمارهٔ ۲۹۲: لعلت نمکی در دل ریش افکنده 29شمارهٔ ۲۹۳: از تهمت خصم نیستم آسوده 30شمارهٔ ۲۹۴: دستارچه از غم جهان آسوده 31شمارهٔ ۲۹۵: ای بی رخ دوست رفته خواب از دیده 32شمارهٔ ۲۹۶: بیچاره دلم کرد فغان از دیده 33شمارهٔ ۲۹۷: دل دست جفا به سر زنان از دیده 34شمارهٔ ۲۹۸: ای کرده روان فرات خون از دیده 35شمارهٔ ۲۹۹: آه از دل بیقرار و آه از دیده 36شمارهٔ ۳۰۰: تا گشت بتا رخت نهان از دیده 37شمارهٔ ۳۰۱: در هجر توأم دجله روان از دیده 38شمارهٔ ۳۰۲: اشکم شده از درد روان از دیده 39شمارهٔ ۳۰۳: ای بی رخ تو چو لاله زارم دیده 40شمارهٔ ۳۰۴: بیچاره دلم ز هجر تو غم دیده 41شمارهٔ ۳۰۵: خون گشت مرا از غم هجران دیده 42شمارهٔ ۳۰۶: ما بنده ز جانیم و تو فرمان می ده 43شمارهٔ ۳۰۷: یارب تو مرا دولت بینایی ده 44شمارهٔ ۳۰۸: در عشق تو در هر دهنم افسانه 45شمارهٔ ۳۰۹: پیش رخ چون شمع توأم پروانه 46شمارهٔ ۳۱۰: تا چند بتا گذر کنم بر در تو 47شمارهٔ ۳۱۱: جانا به کمال حسن مغرور مشو 48شمارهٔ ۳۱۲: از عمر عزیز حاصلم چیست بگو 49شمارهٔ ۳۱۳: یا هو یا هو یا الهی هو هو 50شمارهٔ ۳۱۴: با عید وصال خویش آخر باز آی 51شمارهٔ ۳۱۵: روزی دو سه شد که بنده ننواخته ای 52شمارهٔ ۳۱۶: چون شمع منم سوخته ساخته ای 53شمارهٔ ۳۱۷: چون شمع منم سوخته ساخته ای 54شمارهٔ ۳۱۸: شمع رخ خود در دلم افروخته ای 55شمارهٔ ۳۱۹: در خاک درت آب رخم ریخته ای 56شمارهٔ ۳۲۰: دلدار نمی دهد مرا کام شبی 57شمارهٔ ۳۲۱: ای نام تو بر زبان جانم جاری 58شمارهٔ ۳۲۲: تا چند مرا بی سر و سامان داری 59شمارهٔ ۳۲۳: محروم مگر از کرمم نگذاری 60شمارهٔ ۳۲۴: هر روز به شیوه ای و لطفی دگری 61شمارهٔ ۳۲۵: یارب تو گشا بر من بیچاره دری 62شمارهٔ ۳۲۶: گویند که دوش شحنگان تتری 63شمارهٔ ۳۲۷: بیچاره دل از فلک جفا برده بسی 64شمارهٔ ۳۲۸: سرگردانم چو گوی در دست کسی 65شمارهٔ ۳۲۹: یاد تو ز دل دور نباشد نفسی 66شمارهٔ ۳۳۰: افتاده مرا با سر زلفت هوسی 67شمارهٔ ۳۳۱: ما ها همه شیرینی و لطف و نمکی 68شمارهٔ ۳۳۲: کردیم بسی جام لبالب خالی 69شمارهٔ ۳۳۳: لیلی لیلی ز دست دل واویلی 70شمارهٔ ۳۳۴: تا کرد دلم به عشق رویت میلی 71شمارهٔ ۳۳۵: تا دید جمال تو به چشمم لیلی 72شمارهٔ ۳۳۶: روزی ز دری گذشتم اندر خیلی 73شمارهٔ ۳۳۷: مجنون نفسی بزد که لیلی لیلی 74شمارهٔ ۳۳۸: رنجور غم عشق توأم تا دانی 75شمارهٔ ۳۳۹: دادم به تو دل من ز سر نادانی 76شمارهٔ ۳۴۰: چون لاله نزار خون جگر تا دانی 77شمارهٔ ۳۴۱: دل چند کشد به عشق سرگردانی 78شمارهٔ ۳۴۲: ای داده مرا به عشق سرگردانی 79شمارهٔ ۳۴۳: تا چند دلا ناله و فریاد کنی 80شمارهٔ ۳۴۴: تا چند دلم را به غمی رام کنی 81شمارهٔ ۳۴۵: ای دوست چه شد چه شد که یادم نکنی 82شمارهٔ ۳۴۶: دارم به امید یار خندان دهنی 83شمارهٔ ۳۴۷: ای مایه درمان نفسی ننشینی 84شمارهٔ ۳۴۸: آمد به مشامم از سر زلف تو بوی 85شمارهٔ ۳۴۹: تا چند به کوی دوست سرگشته شوی 86شمارهٔ ۳۵۰: ای دل تو به او تا نرسی هیچ مگوی 87شمارهٔ ۳۵۱: گفتم بر ما خرام ای سرو سهی 88شمارهٔ ۳۵۲: مانند فلک نیست جهان فرسایی 89شمارهٔ ۳۵۳: ای آنکه به مجرمی تو می بخشایی 90شمارهٔ ۳۵۴: چون رای بلند تو نباشد رایی 91شمارهٔ ۳۵۵: دل بستدی از من که کنی دارایی 92شمارهٔ ۳۵۶: از کلبه احزان چو برون فرمایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ