عشق مهندسیست که رقاب عاشقان را قراب خود خواهد کرد هر کهرا بواسطه او سر از تن جدا شود معشوق جام و لا بر کف او نهد و او را در عالم خود بار دهد:
صد فتنه ز عشق تو برانگیخته شد
با خون دلم عشق تو آمیخته شد
از خنجر آبدار آتش فعلت
تا چشم زدم خون دلم ریخته شد