کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در بیان عشق و رهایی از خودپرستی

    قصهٔ عاشقان خوش است بسی

    سخن عشق دلکش است بسی

    تا مرا هوش و مستمع را گوش

    هست، ازین قصه کی شوم خاموش؟

    هر بن موی، صد دهانم باد!

    هر دهان، جای صد زبانم باد!

    هر زبانی به صد بیان گویا

    تا کنم قصه‌های عشق املا

    آنکه عشاق پیش او میرند،

    سبق زندگی از او گیرند،

    تا نمیری نباشی ارزنده

    که به انفاس او شوی زنده

    هست ازین مردگی مراد مرا

    آنکه خواهند صوفیان به فنا

    نه فنایی که جان ز تن برود

    بل فنایی که ما و من برود

    شوی از ما و من به کلی صاف

    نشود با تو هیچ چیز مضاف

    نزنی هرگز از اضافت دم

    از اضافت کنی چون تنوین رم

    هم ز نو وارهی و هم ز کهن

    نگذرد بر زبانت گاه سخن:

    «کفش من»، «تاج من»، «عمامهٔ من»

    «رکوهٔ من»، «عصا و جامهٔ من»

    زآنکه هر کس که از منی وارست

    یک من او را هزار من بارست

    صد من‌اش بار بر سر و گردن،

    به که یک بار بر زبانش من!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha