جامی هروی
سلسله الذهب
بخش ۹ - در بیان عشق و رهایی از خودپرستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در بیان عشق و رهایی از خودپرستی قصهٔ عاشقان خوش است بسی سخن عشق دلکش است بسی تا مرا هوش و مستمع را گوش هست، ازین قصه کی شوم خاموش؟ هر بن موی، صد دهانم باد! هر دهان، جای صد زبانم باد! هر زبانی به صد بیان گویا تا کنم قصه های عشق املا آنکه عشاق پیش او میرند، سبق زندگی از او گیرند، تا نمیری نباشی ارزنده که به انفاس او شوی زنده هست ازین مردگی مراد مرا آنکه خواهند صوفیان به فنا نه فنایی که جان ز تن برود بل فنایی که ما و من برود شوی از ما و من به کلی صاف نشود با تو هیچ چیز مضاف نزنی هرگز از اضافت دم از اضافت کنی چون تنوین رم هم ز نو وارهی و هم ز کهن نگذرد بر زبانت گاه سخن: «کفش من»، «تاج من»، «عمامهٔ من» «رکوهٔ من»، «عصا و جامهٔ من» زآنکه هر کس که از منی وارست یک من او را هزار من بارست صد من اش بار بر سر و گردن، به که یک بار بر زبانش من! جامی هروی