کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در تحقیق معنی اختیار و جبر

    آن بود اختیار در هر کار

    که بود فاعل اندر آن مختار

    معنی اختیار فاعل چیست؟

    آنکه فاعل چو فعل را نگریست،

    ایزد اندر دلش به فضل و رشاد

    درک خیریت وجود نهاد

    یعنی آن‌اش به دیده خیر نمود،

    کید آن علم از عدم به وجود

    منبعث شد از آن ارادت و خواست

    کرد ایجاد فعل، بی کم و کاست

    درک خیریت، اختیار بود

    و آن به تعلیم کردگار بود

    هر چه این علم و خواست، شد سبب‌اش

    اختیاری نهد خرد لقب‌اش

    وآنچه باشد بدون این اسباب

    اضطراری‌ست نام آن، دریاب!

    باشد از اختیار قدرت دور

    فاعل آن بود بر آن مجبور

    هر که در فعل خود بود مختار

    فعل او دور باشد از اجبار

    گرچه از جبر، فعل او دورست

    اندر آن اختیار مجبورست

    ورچه بی‌اختیار کارش نیست

    اختیار اندر اختیارش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha