کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن هر جا که در جهان برود

    عشق در پی چو بی‌دلان برود

    حسن هر جا به دلستانی رفت

    عشق بر کف نهاده جان برود

    حسن لیلی صفت چو حکمی کرد

    عشق مجنون سلب بر آن برود

    در پی حسن دلربا هر روز

    عشق بی‌بال جان فشان برود

    گر تو شرح کتاب حسن کنی

    مهر و مه چون ورق در آن برود

    هر چه در مکتب خبر علم است

    جمله بر تختهٔ عیان برود

    نقطهٔ عشق اگر پذیرد بسط

    بت به مسجد فغان کنان برود

    عشق خورشید و بود ما سایه است

    هر کجا این بیاید آن برود

    سر عشقم چو بر زبان آمد

    گر بگویم مرا زبان برود

    ره‌نورد بیان چو سربکشد

    ترسم از دست من عنان برود

    به سخن گفتم از دل تنگم

    انده حسن دلستان برود

    بر من این داغ از آتش عشق است

    که به آب از من این نشان برود

    دل که فرمانش بر جهان برود

    کرد حکمی که جان بر آن برود

    گرد میدان انفس و آفاق

    همچو گویی به سر دوان برود

    از نشانهای او دل است آگاه

    هر کجا دل دهد نشان برود ...

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha