کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آفتاب جلال و عالم جود

    که چنو در جهان نشد موجود

    خان عادل ، کمال دولت و دین

    گوهر کان محمدت ، محمود

    آنکه او راست طلعت میمون

    آنکه او راست طالع مسعود

    خسروان را جناب او مقصد

    سروران را رضای او مقصود

    همه فضیلتیست از دلش معتاد

    همه جودیست از کفش معهود

    قصر احسان بسعی او معمور

    پشت ایمان بعون او مشدود

    ای سرافراز خسروی که تراست

    در ره دین موافقت مشهود

    فتح گشته بعزم تو مقرون

    یمن گشته برای تو معقود

    روز هیجا غریو کوس ترا

    خوش تر از لحن نای و نغمهٔ عود

    ملک را از تو اتساق امور

    شرع را از تو انتظام عقود

    آمد اندر صلاح دولت تو

    آسمان را وثایق معهود

    گشت مخذول آجل و عاجل

    هر که از حضرت تو شد مطرود

    خسروا ، آفتاب عدلی و هست

    ظل تو بر سر رهی ممدود

    از عطاهای جزل تو شده ام

    در میان هنروران محسود

    تو بیک مه سه مهر خم دادی

    که بردشان مه دو هفته سجود

    رویشان در کشی چو لاله و گل

    مویشان در خوشی چو عنبر و عود

    لاجرم شد فریضه بر جانم

    شکر تو ، چون عبادت معبود

    تا بود در جهان صلاح و فساد

    تا بود درفلک نحوس و سعود

    دوستان تو مقبل و مقبول

    دشمنان تو مدبر و مردود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha