کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب دگر باره در محاکا شد

    چون مجازات بی محابا شد

    گفت: «شوخی و حد ببردی تو

    خوش خوشم نیک برشمردی تو

    من نه آنم که نسبتم کردی

    سخت بی وقع و رتبتم کردی

    پار خلوت نشین عشاقم

    آرزومند یار مشتاقم

    وقت ایشان همیشه خوش دارم

    همه شب شان پیاله کش دارم

    بر سر کویشان عسس باشم

    با شکر مانع مگس باشم

    گاه بر بام پاسبان باشم

    گاه در خانه میزبان باشم

    زخمه عود و زخمه طنبور

    روی خوب و خلاصه انگور

    خواهم آماده با حریف و ندیم

    منکرم گو سؤال کن ز حکیم

    که نخواهد سماع روحانی؟

    که ننوشد شراب ریحانی؟

    خال مصباح چون برافروزد

    شب خلوت ز شمع من سوزد

    بی حضور وجود من در جمع

    ندهد هیچ روشنایی شمع

    بس که خواهد که روی من بیند

    شب همه شب ز پای ننشیند»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha