کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روز چون شب به عذر سر بنهاد

    او هم افگند شیوه ای بنیاد

    گفت: «هستی تو یار دیرینه

    محرم روزگار دیرینه

    سخنی بود در میان قایم

    من و تو هر دو مدعی دایم

    به نهایت رسید و غایت کار

    کردی اقرار بعد چند انکار

    پس به انصاف مستحق گشتی

    چون سپردی به حق مُحِق گشتی

    دوستار توام چرا دانی

    که به روز عدوی شه مانی

    نسبتی باشدت به روی سیاه

    با سواد خط مبارک شاه

    سر گیسوی ست پرچم او

    که شبی دیگر است بر خم او

    کله پرچمش چو باز شود

    راست چون زلف تو دراز شود

    رنگ انگور مطبخی داری

    لاجرم دست و دل سخی داری

    کار ما نیست جز دعاگویی

    بندگی کردن و رضاجویی

    دست بردار و گو به صدق آمین

    ایزدت حافظ و نصیر و معین»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha