کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا بر جگرم شعلهٔ نمناک انداز

    دگر آشوب قیامت به کف خاک انداز

    او بیک دانهٔ گندم به زمینم انداخت

    تو بیک جرعه آب آنسوی افلاک انداز

    عشق را باده مرد افکن و پرزور بده

    لای این باده به پیمانه ادراک انداز

    حکمت و فلسفه کرد است گران خیز مرا

    خضر من از سرم این بار گران پاک انداز

    خرد از گرمی صهبا بگدازی نرسید

    چارهٔ کار به آن غمزه چالاک انداز

    بزم در کشمکش بیم و امید است هنوز

    همه را بی خبر از گردش افلاک انداز

    میتوان ریخت در آغوش خزان لاله و گل

    خیز و بر شاخ کهن خون رگ تاک انداز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha