کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترا نادان امید غمگساریها ز افرنگ است

    دل شاهین نسوزد بهر آن مرغی که در چنگ است

    پشیمان شو اگر لعلی ز میراث پدر خواهی

    کجا عیش برون آوردن لعلی که در سنگ است

    سخن از بود و نابود جهان با من چه میگوئی

    من این دانم که من هستم ندانم این چه نیرنگ است

    درین میخانه هر مینا ز بیم محتسب لرزد

    مگر یک شیشهٔ عاشق که از وی لرزه بر سنگ است

    خودی را پرده میگوئی بگو من با تو این گویم

    مزن این پرده را چاکی که دامان نگه تنگ است

    کهن شاخی که زیر سایه او پر بر آوردیی

    چو برگش ریخت از وی آشیان برداشتن ننگ است

    غزل آن گو که فطرت ساز خود را پرده گرداند

    چه آید زان غزل خوانی که با فطرت هماهنگ است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha