کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ور ترا خواهر آورد مادر

    شود از وی سیاه روی پدر

    تو ز میراث ربعی او را ده

    فحلی آور ورا سبک مسته

    گر تو ناری خود آورد بی‌شک

    بنویسند بی‌حضور تو چک

    نشناسد ز هیچ مرد گریز

    نکند خود ز مرد و زن پرهیز

    هم ز ده سالگی گرد در سر

    شوهر و مال و چیز و زرّ و گهر

    زان هوسش خیره لعبت آراید

    کیر و کالای را همی باید

    جامه بر تن درد همی به ستیز

    مانده در انتظار مال و جهیز

    ور کنی در جهیز او تأخیر

    همه توفیر تو شود تقصیر

    نام و ننگت به باد بردهد او

    بر سرت زود خاک برنهد او

    مرد بیگانه گردد از خانه

    خانه‌ات پر شود ز بیگانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha