کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از غلام آنکه زی عیال آمد

    او ز دنبه بپوستکال آمد

    نیست کدبانویی و گادن را

    زن بد جز طلاق دادن را

    بندهٔ زن شدن به شهوت و مال

    پس براو حکم کردن اینت محال

    زشت باشد که در زناشویی

    بنده باشی و خواجگی جویی

    بندهٔ زن مشو حرام و حلال

    تا نگرداندت عیال عیال

    جفت در حکم شوی خود باشد

    لیک در حکم بنده بد باشد

    تو چو انگشت گشته از تشویش

    زن چو ناخن‌کنان به ناخن ریش

    نفقه بر ریش خواجه خط کرده

    سبلت او چو کون بط کرده

    سیم کابین چو طوق در گردن

    زرنه بر طاق و خیره غم خوردن

    کرد باید زن ای ستوده سیر

    لیکن از خان و مان خویش به در

    زیرک آنست کو نگاید زن

    ننهد در سرای خود شیون

    اشتقاقش ز چیست دانی زن

    یعنی آن قحبه را به تیر بزن

    پس اگر والعیاذباللّٰه باز

    بچه در سقف کس کند پرواز

    کس ببینی گرفته از سر کین

    ریش بابا ز ناز در سرگین

    پس چه گویم که هرکه عاقل‌تر

    پیش سحبان کیر باقل تر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha