حکیم سنایی غزنوی
الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین
در معنی زناشویی گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از غلام آنکه زی عیال آمد او ز دنبه بپوستکال آمد نیست کدبانویی و گادن را زن بد جز طلاق دادن را بندهٔ زن شدن به شهوت و مال پس براو حکم کردن اینت محال زشت باشد که در زناشویی بنده باشی و خواجگی جویی بندهٔ زن مشو حرام و حلال تا نگرداندت عیال عیال جفت در حکم شوی خود باشد لیک در حکم بنده بد باشد تو چو انگشت گشته از تشویش زن چو ناخن کنان به ناخن ریش نفقه بر ریش خواجه خط کرده سبلت او چو کون بط کرده سیم کابین چو طوق در گردن زرنه بر طاق و خیره غم خوردن کرد باید زن ای ستوده سیر لیکن از خان و مان خویش به در زیرک آنست کو نگاید زن ننهد در سرای خود شیون اشتقاقش ز چیست دانی زن یعنی آن قحبه را به تیر بزن پس اگر والعیاذباللّٰه باز بچه در سقف کس کند پرواز کس ببینی گرفته از سر کین ریش بابا ز ناز در سرگین پس چه گویم که هرکه عاقل تر پیش سحبان کیر باقل تر حکیم سنایی غزنوی