کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن جوانی به درد می‌نالید

    گفت پیری چو آن چنانش دید

    کز چه می‌نالی ای جوان نبیل

    گفت کز جور دبّه و زنبیل

    جبه بر من قبا شد از غم دل

    پیرهن چون عبا شد از غم دل

    چند گه شد که من زنی دارم

    خویش و پیوند بر زنی دارم

    جفت پر کبر نیش بی‌شهد است

    گل رعنا دو روی و بد عهدست

    پنج ماهه است و یازده ساله

    نکند کار گاو گوساله

    هرکه در دام زن نیفتادست

    عقل شاگرد و او چو استادست

    وآنکه بر کس بخیره گردد رُس

    عیش او گنده‌دان چو درگه کس

    اندرین طارم طرب بنوی

    راست گویم اگر ز من شنوی

    کمر کیر خیره لرز بود

    کیسهٔ کس فراخ‌درز بود

    زن که دارد به سوی حمدان رای

    حمد حمدان کند نه حمد خدای

    آورد کدخدای را به کله

    نان بازار و خانهٔ بغله

    برهی گر کنی به فردی خوی

    از خوشی خشو و ننگ ننوی

    یافت امروز فضل عمره و حج

    هرکرا داد حق ز فرج فرج

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha