کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگذر از عالمان و درویشان

    تو و عام و خصومت ایشان

    چون تو از خوان شرع بی‌قوتی

    تو و سالوس و کبر و سنبوتی

    هر سخن کان ترا کند فربه

    هذیان پرسمت نه از وی به

    خویشتن کشته‌ای ز بی‌‌باکی

    که بی‌اصلاح خوردی انطاکی

    هرکه دارو ستاند از معتوه

    زود گیرد همه جهان در کوه

    هرکه بر رفت خیره بر سر چوب

    گفت تذکیر هاون و جاروب

    نشود واعظ و نه حافظ دین

    نبود وارث رسول امین

    هرچه او گفت خنده آرد و بس

    هرچه او کرد زو نگیرد کس

    مرد ماتم زده ز گفتارش

    سال و مه بی‌غمی بود کارش

    ناگذشتست وی به کوی سخن

    نه بگفته نه دیده روی سخن

    نکند نیز رنجه بیش ترا

    شرم ناید ز شیب خویش ترا

    من ندیدم امام بر منبر

    چون تل کوه بر سر زنبر

    هیچ دانی به چشم من چون بود

    کیر و خایه که در خور کون بود

    پشت چون خرس بر سر شخ بود

    روی چون بوریای مطبخ بود

    ای که در ابلهی و خیره‌سری

    خرتر از گاو و هرزه‌تر ز خری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha