کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز شاهان پیشین ستم پیشه ای

    در آزار نیکان بد اندیشه ای

    به دیوانه ای گفت آشفته خوی

    که از دور گردون چه خواهی بگوی

    اگر مال خواهی و بگزیده گنج

    کشد پیش روی تو نادیده رنج

    وگر جفت خواهی و ایوان و کاخ

    کند بر تو میدان عشرت فراخ

    وگر خواهی از تاج شاهی رواج

    نهد بر سرت از سر شاه تاج

    بخندید دیوانه کای ساده دل

    بر این کار بازیچه بنهاده دل

    فلک کیست سرگشته هرزه گرد

    شب و روز با اهل دل در نبرد

    به جز کجروی نیست اندیشه اش

    جز آزرن راستان پیشه اش

    ستاند ز نوشیروان تاج و تخت

    دهد با چو تو ظالم دیده سخت

    من از وی چه نیکی توقع کنم

    که چون سفلگانش تواضع کنم

    ز کج غیر چشم کجی داشتن

    بود خاک در دیده انباشتن

    بیا ساقیا تا کی این بخردی

    بنه بر کفم مایه بیخودی

    چنان فارغم کن ز ملک و ملک

    که سر درنیارم به چرخ فلک

    بیا مطربا کز غم افسرده ام

    ز پژمردگی گوییا مرده ام

    چنان گرم کن در سماعم دماغ

    که بخشد ز دور سپهرم فراغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha