کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پس دستور اول پیش شاه رفت و شرط خدمت و لوازم ثنا و تحیت اقامت کرد و گفت: مدت عمر شاه کامکار و خسرو نامدار در متابعت عدل و مشایعت عقل باد. دولت او معمور به سداد و حضرت او مشهور به رشاد. چون آثار عنایت و فضل الهی، صفات ذات شریف شاه را فهرست و شمایل عالمیان و دیباچه مناقب و ماثر آدمیان گردانیده است، خاطر منیر او مغیبات قضا از لوح تقدیر می خواند و عقل شریف او مکونات قدر که از کتم عدم، در حیز ظهور می آید، می بیند و می داند و از آنجا که رای کافی و عقل وافی و کمال حصافت و وفور شهامت پادشاه است، لایق و موافق نمی نماید به ترهات ناقض عهدی، بر چنین سیاستی هایل که تدارک آن در حیز امکان بشری متعذر است، اقدام نمودن که چون آفتاب یقین از حجاب شبهت و نقاب ریبت منکشف شود و چنین رای به امضا رسیده باشد و چنین مثالی تقدیم یافته، حسرت و ندامت، دستگیر فلاح و پایمرد نجاح نبود و حیرت ضجرت، نافع و ناجع نباشد و عقل این معانی بر خواند:
    سوف تری اذا انجلی الغبار
    افرس تحتک ام حمار
    و قد قال الله تعالی: « یا ایها الذین امنوا ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» و اگر شاه در این معنی تانی نفرماید و شرایط احتیاط و تثبت بجای نیاورد و حق از باطل و زور از صدق جدا نکند، همچنان مغبون شود که آن مرد از طوطی خویش به تزویر و تخییل زن. و چون از حقیقت حال او استکشافی رفت و خفایای آن ماجرا و خبایای آن حادثه محقق شد، ندامت سود نداشت و پشیمانی مربح نبود. شاه پرسید که چگونه بود؟ بگوی.

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha