کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ناصر دین سید اولاد پیمبر
    ای عالم جاه و شرف و دانش و تمییز
    از غایت جود و کرم و بر و مروت
    ناخواسته بخشی بهمه خلق همه چیز
    آن بخت ندارند که ناخواسته یابند
    چیز این دو سه تا شاعر بی مغز چو گشنیز
    چون کار بخواهش رسد، از شرم و خجالت
    باشند گدازنده چو بر آتش ارزیز
    آنروز که تو خواسته ناخواسته بخشی
    کس مرشعرا را ندهد بار بدهلیز
    ور باز رسانند بدان مجلس خرم
    ایشان سر خر باشند، آن مجلس پالیز
    بختی است خود این طایفه را کز گل ایشان
    گر کوزه کنی خشک، شود آب بکاریز
    زین سور بآئین تو بردند بخروار
    زر و درم آنقوم که نرزند بدو تیزز
    از مطرب بدزخمه و شب بازی بدیاز
    سنگ و سرخ و حبه زن و مسخره و حیز
    چون کار همه ساخته گشت از کرم تو
    باید که شود ساخته کار شعرا نیز
    تا از می و از بت سخن انگیز دو ساغر
    می خوه ز بتان ختن و تبت و خر خیز
    هر روزه بتو جامه شادی و طرب پوش
    تا جامه غم را بدرد دامن و تیریز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha