کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایزد چو مرده خواند مر آن را که مرد نیست
    من نیز خویشتن را مرده شمرده‌ام
    از اعتقاد پاک وز ایمان پر خلل
    بر مرگ دل نهاده‌ام و دین سپرده‌ام
    دشمن به دوستان خبر افکند مرگ من
    این چند گه که زحمت ایشان نبرده‌ام
    آگاه باد دشمن من زان که من هنوز
    دم‌سخت و سرخ‌روی و قوی‌ناک گرده‌ام
    در مجلس جمال نکسبه نشسته خوش
    با پنج شش حریف و خوشم نه فسرده‌ام
    اندر بزرگ داشت من آن مهتر بزرگ
    با مهتران زیرک بیننده خرده‌ام
    بس باده لطیف مروق چشیده‌ام
    بس شاهد ظریف نکورو فشرده‌ام
    چون ره گشاده گشت، نخواهم خط همه
    با خویشتن سپارم و گویم نمرده‌ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha