کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شهاب دین موید که بر سپهر هنر
    بنور خاطری از آفتاب و از مه بیش
    بآفتاب و به مه آن کند طبیعت تو
    که آفتاب بخوامیش و ماهتاب بخویش
    عطارد از تو برد بر فلک بغیرت و رشک
    چو خاطر تو شود تیز کام و نظم اندیش
    بنوک خامه و زنبور خانه خاطر
    گهی چشانی نوش و گهی خوزانی نیش
    چو دستخط خطابخش تو بزیبائی
    کدام جعد مسلسل کدام زلف نخیش
    توانگری بکمال از نصاب فضل و هنر
    توانگران هنرپیشه پیش تو درویش
    بمن که سوزنیم گرچه کم نیم از سیر
    بفضل بر، نظری کن بچشم همت خویش
    ضرورتستکه بیگانه خویش خواهم کرد
    بدینطریق که بیگانه میپرستم و خویش
    سروش دادم تلقین که خواهم از تو عطا
    سروش اگر نبدی کان سور بود سریش
    ز حال و کار پریشان خود بمجلس تو
    گشاده کردم سرو گشاده شد سر ریش
    بجود و فضل تو از دیگران ستوده تری
    چنانکه جود ز بخل و چنانکه دین از کیش
    ز کیش کدیه کشیدم سهام و بر تو گشاد
    هدف ز جود تو خواهد یکی مصحف کیش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha