به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

واعظ قزوینی

واعظ قزوینیابیات پراکندهشمارهٔ ۵: از خود آزادی، بر حق بنده میسازد ترا - پیشتر از مرگ مردن، زنده میسازد ترا!

1750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از خود آزادی، بر حق بنده میسازد ترا
پیشتر از مرگ مردن، زنده میسازد ترا!
گریه بر روز سیاه خویش کردن، همچو ابر
پای تا سر، همچو گلشن خنده میسازد ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴: کجا نقصان پذیرد عشق از دمسردی ناصح ...2شمارهٔ ۵: از خود آزادی، بر حق بنده میسازد ترا ...3شمارهٔ ۶: ز درویشان بیقدر است رفعت اهل دولت ر ...4شمارهٔ ۷: دیده هرکس ندارد تاب دیدار ترا - چشم ...5شمارهٔ ۸: ای که غافل نشوی یک نفس از یاد جهان ...6شمارهٔ ۹: راه پرچاهست و، غفلت برده ای مسکین ت ...7شمارهٔ ۱۰: سرو تو، خط کشد ورق نو بهار را - زل ...8شمارهٔ ۱۱: التفاتی نیست با ما نرگس دلدار را - ...9شمارهٔ ۱۲: نیست بر گیرایی حق نمک زین به دلیل ...10شمارهٔ ۱۳: عینک چشم دلست آیینه، پیران را بکف ...11شمارهٔ ۱۴: کی کند اندیشه مرگ، آنکه پیش از مرگ ...12شمارهٔ ۱۵: ز شرم باختن عمر، قد دوتاست مرا - ب ...13شمارهٔ ۱۶: سینه ریش از یاری هر خس ز بس باشد م ...14شمارهٔ ۱۷: ما به فیض صحبت یاران مشفق زنده ایم ...15شمارهٔ ۱۸: بخوی نرم شود عقده های مشکل حل - که ...16شمارهٔ ۱۹: جواب لعل تو، شیرین کند سئوال مرا! ...17شمارهٔ ۲۰: از اینکه نسبت دوری بلعل او دارد - ...18شمارهٔ ۲۱: گر راست نگوییم در این عهد، عجب نیس ...19شمارهٔ ۲۲: چربد به زور سختی، زور ملایمت - از ...20شمارهٔ ۲۳: اگر تمکین حسنش بگذرد در دل گلستان ...21شمارهٔ ۲۴: هرکجا جلوه دهد شوخی او یکران را - ...22شمارهٔ ۲۵: بود حرف دهن تنگ تو ناخوان ز آن رو ...23شمارهٔ ۲۶: ز بی حقیقتی از هم چنان گریزانند - ...24شمارهٔ ۲۷: ز بسکه راستییی در جهان نمی بینم - ...25شمارهٔ ۲۸: کنی گر آشنای درد جهان غفلت آیین را ...26شمارهٔ ۲۹: تا شود آگاه از احوال هر نزدیک و دو ...27شمارهٔ ۳۰: عشق میگردد دوا زخم دل غم پیشه را - ...28شمارهٔ ۳۱: گرمی بد گوهران، چندان ندارد اعتبار ...29شمارهٔ ۳۲: پنبه سان شکستی چوب نرمی پیشه را - ...30شمارهٔ ۳۳: لازم است آزاده را از سر به پیشان ا ...31شمارهٔ ۳۴: دیدن خلق جهان از بس کدورت آور است ...32شمارهٔ ۳۵: روشن نشود چون شرر از سنگ چراغت - ت ...33شمارهٔ ۳۶: چون نلرزد بر سر دستش، دل ناشاد ما؟ ...34شمارهٔ ۳۷: نیست کالایی کز آن خالی بود دامان م ...35شمارهٔ ۳۸: کرده ما را ناتوان از بس غم جانان م ...36شمارهٔ ۳۹: میگدازد ز آفتاب مرگ، برف زندگی - ق ...37شمارهٔ ۴۰: مساز رو ترش از پندهای دلشکن ما - گ ...38شمارهٔ ۴۱: ورق مشق شد از یاد خطت سینه ما - طب ...39شمارهٔ ۴۲: گشت یکشب در میان، وصل بت رعنای ما ...40شمارهٔ ۴۳: پر از عیش و طرب گردد ز یاد دوست مح ...41شمارهٔ ۴۴: بتنگ آمد دل، از خودسازی این باغ و ...42شمارهٔ ۴۵: تو چشم روزگاری و، از هر کناره یی - ...43شمارهٔ ۴۶: در پیریت بدیده غباری که کرده جا - ...44شمارهٔ ۴۷: پیرانه نیست طور تو، ای شیخ کرده یی ...45شمارهٔ ۴۸: جانسوزتر کند گل رخسار را حجاب - سو ...46شمارهٔ ۴۹: خیز و فکر خویشتن بین، چشم من، دیگر ...47شمارهٔ ۵۰: شکم از لقمه چو پر شد، ز دل نوا مطل ...48شمارهٔ ۵۱: رفت عهد شباب و دندان ریخت - رگ ابر ...49شمارهٔ ۵۲: مد نظر، از روی گلت آب حیات است - ن ...50شمارهٔ ۵۳: دور از تو توشه سفرم درد و محنت است ...51شمارهٔ ۵۴: گفتار نرم، آب رخ آدمیت است - روی گ ...52شمارهٔ ۵۵: بهر وفای وعده، قیامت چه حاجت است؟ ...53شمارهٔ ۵۶: غم افتاده خود خوردن از آزادگی است ...54شمارهٔ ۵۷: زیبد آن را درو درگاه، که از همت جو ...55شمارهٔ ۵۸: چون سر شمع که گیرند و همان نور بجا ...56شمارهٔ ۵۹: هر لوح مزاری ز مقیمان دل خاک - دست ...57شمارهٔ ۶۰: ناصح آزار زبانی اگرم کرد، بجاست - ...58شمارهٔ ۶۱: راستان را، ز نهاد کج دوران چه زیان ...59شمارهٔ ۶۲: حشمت و کوکبه از شاه و، فراغت ز گدا ...60شمارهٔ ۶۳: بر آن جمال نکو غازه یی نه در کار ا ...61شمارهٔ ۶۴: گوشمالی ز فلک، گوش ترا به ز در است ...62شمارهٔ ۶۵: چکند پیش فروغ رخ آن ماه، نقاب - پر ...63شمارهٔ ۶۶: تندی، حریف خوی ملایم نمی شود - در ...64شمارهٔ ۶۷: امروز بیتو خاطر صحبت مشوش است - مو ...65شمارهٔ ۶۸: لذت دگر از شراب جستن غلط است - از ...66شمارهٔ ۶۹: عیش گیتی پر نمک و شور و شر است - ک ...67شمارهٔ ۷۰: دست ما و دامنش از بس بهم خو کرده ا ...68شمارهٔ ۷۱: شود ز نرمی بسیار، خصم سرکش تند - ز ...69شمارهٔ ۷۲: خصم چون تندی کند، افتادگی آن را رو ...70شمارهٔ ۷۳: آهم از تاب گل روی تو، آتش فام است ...71شمارهٔ ۷۴: خوشدلی کسی بجهان کار خردمندان است؟ ...72شمارهٔ ۷۵: بر ما سخن سرد عزیزان نه گران است - ...73شمارهٔ ۷۶: دشنام تو در زیر لب، از ما نه نهان ...74شمارهٔ ۷۷: گفتم: به لب چاه زنخدان تو آن چیست؟ ...75شمارهٔ ۷۸: بی فکر تو، ناپاک دل از لوث جهانست ...76شمارهٔ ۷۹: زر چو شد جمع، ز خود حادثه بر می آر ...77شمارهٔ ۸۰: قد چو خم گردید، روشن شد که وقت مرد ...78شمارهٔ ۸۱: تا خیال رخ او، شمع شب افروز من است ...79شمارهٔ ۸۲: بسکه در خانه غیرش نتوانم دیدن - بگ ...80شمارهٔ ۸۳: رشکم نبود گر همه بر تخت و نگین است ...81شمارهٔ ۸۴: افتادگیم ساخته منظور نظرها - دارد ...82شمارهٔ ۸۵: لبریز ساغرت زمی ناب گشته است؟ - یا ...83شمارهٔ ۸۶: نبود گرت عطا، برخ سائلان بخند - رو ...84شمارهٔ ۸۷: تازگی در باغ حسنت بسکه بی اندازه ا ...85شمارهٔ ۸۸: شد چو بینامت زبان، از کام بیرون کر ...86شمارهٔ ۸۹: نیست دل را با هوسهای جهان در سینه ...87شمارهٔ ۹۰: ما را چو باز طایر دل پای بست تست - ...88شمارهٔ ۹۱: حسن بیان مجوی ز ما دلشکستگان - «از ...89شمارهٔ ۹۲: خنک آنکس، که از این مرحله چون آب ر ...90شمارهٔ ۹۳: کی توان دل کند از بزمی که آن بدخو ...91شمارهٔ ۹۴: بر سرم از بس هوای آن پریوش پا فشرد ...92شمارهٔ ۹۵: ما را چو باز رشته جانها بدست اوست ...93شمارهٔ ۹۶: نقطه جیم جمال، آن غنچه خندان اوست ...94شمارهٔ ۹۷: دور باش غمزه نگذارد نگه را سوی دوس ...95شمارهٔ ۹۸: مباش این همه دربند زینت دنیا - که ...96شمارهٔ ۹۹: از جهان، ما را رخی پر گرد و دامان ...97شمارهٔ ۱۰۰: از جفا گر، جز جفا ناید بهر حالی ک ...98شمارهٔ ۱۰۱: ترکست که سازد غنی از خلق، و گر نه ...99شمارهٔ ۱۰۲: با نقش جهان نقد تو در حشر نگیرند ...100شمارهٔ ۱۰۳: هستی ایام پر از نیستی در پیش نیست ...101شمارهٔ ۱۰۴: نیست غیر از آفتابی راز عشق - کوچه ...102شمارهٔ ۱۰۵: غیر حسنت کس در این دوران بلند آوا ...103شمارهٔ ۱۰۶: گوشه گیری پیشه کن، گر جمع میخواهی ...104شمارهٔ ۱۰۷: محض دنیا شده، با سعی ز دنیا نگذشت ...105شمارهٔ ۱۰۸: نمیرسد؛ بکسی فیض از خود آرایان - ...106شمارهٔ ۱۰۹: آنچنان از نگهم سر ز حیا پیش افگند ...107شمارهٔ ۱۱۰: شور عشق استادگی کرد، از سرم سامان ...108شمارهٔ ۱۱۱: دل که از فکر فقیران خسته نبود، خس ...109شمارهٔ ۱۱۲: تا بگلشن را او با آن قد رعنا فتاد ...110شمارهٔ ۱۱۳: فلک هر آنچه ز دستت گرفت، بهتر داد ...111شمارهٔ ۱۱۴: گندم ز بیقراری ما از برای نان - خ ...112شمارهٔ ۱۱۵: نکو، ز چشم دل، از صحبت بدان افتد ...113شمارهٔ ۱۱۶: کسی ز من نگرفته است خاکساری را - ...114شمارهٔ ۱۱۷: ندارند از ته دل، الفتی اهل جهان ب ...115شمارهٔ ۱۱۸: نفس از ذکر شهد آن لبم گر بهره ور ...116شمارهٔ ۱۱۹: اگر بیند بخوابم، نرگسش بیخواب میگ ...117شمارهٔ ۱۲۰: نه اشکست اینکه در بزم وصال از دید ...118شمارهٔ ۱۲۱: کدورت پاک طینت را، صفای سینه میگر ...119شمارهٔ ۱۲۲: چون بهله بصید دلم آن مست بر آرد - ...120شمارهٔ ۱۲۳: نیند از احتیاط خصم، دنیا دیدگان غ ...121شمارهٔ ۱۲۴: عالمی پر شده از پرتو خورشید رخش - ...122شمارهٔ ۱۲۵: چو خاک تیره، مشو فرش در بیابانی - ...123شمارهٔ ۱۲۶: زبون رود سخن نرم خصم از دل - چونا ...124شمارهٔ ۱۲۷: آه گرمم چشمه خورشید را بی آب کرد ...125شمارهٔ ۱۲۸: کامران شد، هر که او قطع نظر از کا ...126شمارهٔ ۱۲۹: یک ذره اعتماد نشاید بجاه کرد - دی ...127شمارهٔ ۱۳۰: مبند دل بعطای جهان، که چون شبنم - ...128شمارهٔ ۱۳۱: تلاش تیرگی با آتش دل در نمیگیرد - ...129شمارهٔ ۱۳۲: کشتی ام بسکه کند موج صفت رم ز کنا ...130شمارهٔ ۱۳۳: در صف حشر، چو بیند کرمت عرض گناه ...131شمارهٔ ۱۳۴: نگه را، عکس رخسار تو، شاخ ارغوان ...132شمارهٔ ۱۳۵: ز نانخورش بترشرویی زمانه بساز - ش ...133شمارهٔ ۱۳۶: خانه تن، چو بسیل اجل از هم ریزد - ...134شمارهٔ ۱۳۷: ز ضعف بیغمی، نتواند آهم از جگر خی ...135شمارهٔ ۱۳۸: از دامن خود گرد جهان زود بر افشان ...136شمارهٔ ۱۳۹: نیست باکم، گر ز دشمن بر دلم خاری ...137شمارهٔ ۱۴۰: ای پریشان خرج نقد کیسه هستی تویی ...138شمارهٔ ۱۴۱: کافرم، گر در دوعالم غیر او دارم ک ...139شمارهٔ ۱۴۲: شست گل دفتر خود، تا خط او خوانا ش ...140شمارهٔ ۱۴۳: حرف بالای تو گفتم، سخنم گشت بلند ...141شمارهٔ ۱۴۴: زهر است عطای خلق، هر چند دوا باشد ...142شمارهٔ ۱۴۵: مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول - ...143شمارهٔ ۱۴۶: زند صبح جزا چون بر محک نقد عملها ...144شمارهٔ ۱۴۷: بغیر از کنج تنهایی، دگر یاری نمیب ...145شمارهٔ ۱۴۸: بآزار غمت گفتم که: گیرم انتقام از ...146شمارهٔ ۱۴۹: کسی از خمشی بهتر، خلق حسنی باشد؟ ...147شمارهٔ ۱۵۰: پیری مگو مرا ز جوانی پدید شد - در ...148شمارهٔ ۱۵۱: دیده ام از بسکه حیران رخ دلدار شد ...149شمارهٔ ۱۵۲: بی ترک مال، خنده بلب آشنا نشد - ت ...150شمارهٔ ۱۵۳: تنها نه ماه پیش رخت سر فگنده شد - ...151شمارهٔ ۱۵۴: شب فراق تو، بر خود حساب روز کنم - ...152شمارهٔ ۱۵۵: دلم چون نامه از حرفش فراموشی نمید ...153شمارهٔ ۱۵۶: من رهرو راهی، که بمنزل نرساند - م ...154شمارهٔ ۱۵۷: از ضعف چنانم، که چو گریم ز غم او ...155شمارهٔ ۱۵۸: ز چوب بید از آن خاکستری چندان نمی ...156شمارهٔ ۱۵۹: تا نبینند دمی روی خوشی، مال جهان ...157شمارهٔ ۱۶۰: نرم خواهی که شود خصم، تو در گرمی ...158شمارهٔ ۱۶۱: عشاق تو، تا شمع صفت جان نگدازند - ...159شمارهٔ ۱۶۲: ز اندیشه بد گوست، کرم های لئیمان ...160شمارهٔ ۱۶۳: بی تمیزیهای عالم بین که پیش لعل ا ...161شمارهٔ ۱۶۴: فکر زلفت، دود دل را دسته سنبل کند ...162شمارهٔ ۱۶۵: همنشینانی که از حق نمک دم میزنند ...163شمارهٔ ۱۶۶: . . . - دوری از تیر هوایی وقت برگ ...164شمارهٔ ۱۶۷: بیچارگان، بآه شهان را زبون کنند - ...165شمارهٔ ۱۶۸: این بساطی که فرو چیده یی از ساده ...166شمارهٔ ۱۶۹: بآب تیغ تو، آب حیات میگویند - نگا ...167شمارهٔ ۱۷۰: به پیش لعل لبت، وصف جان به شیرینی ...168شمارهٔ ۱۷۱: آب میگردد بدور لعل او از دود خط - ...169شمارهٔ ۱۷۲: . . . - هر کو تهی ز خویش چون نقش ...170شمارهٔ ۱۷۳: از خود برآ که جان گرفتار در بدن - ...171شمارهٔ ۱۷۴: رفتم از خود، خویشتن را بسکه دزدید ...172شمارهٔ ۱۷۵: تا زنده است عاشق از اینجا نمیرود ...173شمارهٔ ۱۷۶: بی تو، دانی روز من در کنج غم چون ...174شمارهٔ ۱۷۷: گر تویی لیلی، ز حسنت کوهها دریا ش ...175شمارهٔ ۱۷۸: اگر به دشت خرامد، سراب آب شود - ا ...176شمارهٔ ۱۷۹: ز گرم رویی حسن تو، سخت میترسم - ک ...177شمارهٔ ۱۸۰: نظر، ز سیر رخت، چشمه حیات شود - د ...178شمارهٔ ۱۸۱: از نهال سرکشی، بی عزتی حاصل شود - ...179شمارهٔ ۱۸۲: از غمش دود نفسها، دسته سنبل شود - ...180شمارهٔ ۱۸۳: طرفه شهدی است خموشی، که ز شیرینی ...181شمارهٔ ۱۸۴: گر پرتو جمال تو افتد بروی آب - از ...182شمارهٔ ۱۸۵: ز رخ چو بند نقابی ترا گشاده شود - ...183شمارهٔ ۱۸۶: سربلندان، مال صرف زیردستان میکنند ...184شمارهٔ ۱۸۷: ز غفلت، مردمان را پند گفتن خوش نم ...185شمارهٔ ۱۸۸: رسیده ضعف بجایی که همچو پنجه بط - ...186شمارهٔ ۱۸۹: همین از نعمت وصلت نصیب سینه چاکان ...187شمارهٔ ۱۹۰: روزگاری که منش سر بقدم میسودم - ز ...188شمارهٔ ۱۹۱: کهن پیر گردون به موی سفید - دگر ش ...189شمارهٔ ۱۹۲: عیب باشد مشرب طفلانه با موی سفید ...190شمارهٔ ۱۹۳: ز ارتکاب جرم، پاکان زودتر رسوا شد ...191شمارهٔ ۱۹۴: در جهان برخود امید یک نفس بودن مد ...192شمارهٔ ۱۹۵: رو به پس کردن نباشد رفتن ایام را ...193شمارهٔ ۱۹۶: حضور میطلبی، دل به نیک و بد مگذار ...194شمارهٔ ۱۹۷: بخشم و شهوت و حرص، اینقدر مده خود ...195شمارهٔ ۱۹۸: ز غلیان و قهوه بپوشان نظر - که ای ...196شمارهٔ ۱۹۹: شد کاروان عمر، بکن خویش را خبر - ...197شمارهٔ ۲۰۰: ما همرهان، ز چشم جهان گرم رفتنیم ...198شمارهٔ ۲۰۱: بس جانگداز باشد فر و شکوه دشمن - ...199شمارهٔ ۲۰۲: نفست از طول امل چند بود در تک و ت ...200شمارهٔ ۲۰۳: یار پیغمبر همین یک کس از آن چار ا ...201شمارهٔ ۲۰۴: گریه از کردار ما، مقبول جانان است ...202شمارهٔ ۲۰۵: شمع است که گریان شده در بزم وصالش ...203شمارهٔ ۲۰۶: ز بس داغست از رنگینی لبهای میگونش ...204شمارهٔ ۲۰۷: گرفتگی نبود با زبان خوش سخنش - سخ ...205شمارهٔ ۲۰۸: آریم بر سر حرف و، نشوی حرف نیوش - ...206شمارهٔ ۲۰۹: باشد از خلق چه پوشیده، ز فقر است ...207شمارهٔ ۲۱۰: شبی بر ما اسیران بگذرد بی روی چون ...208شمارهٔ ۲۱۱: ز آتشپاره خود گرمیی تا وا کشم، هر ...209شمارهٔ ۲۱۲: چون همه ز آن حق است، از چه بجود ن ...210شمارهٔ ۲۱۳: گمنام بسکه همچو وفا در زمانه ام - ...211شمارهٔ ۲۱۴: تا بجان آتش فتاد از شوق آن جانانه ...212شمارهٔ ۲۱۵: . . . - جوید از مهر پرتو خورشید ر ...213شمارهٔ ۲۱۶: یاد آن روز که چشم نگران دانستم - ...214شمارهٔ ۲۱۷: می گلگون فنا نشأة دیگر دارد - از ...215شمارهٔ ۲۱۸: دهد جدایی یاران رفته بر بادم - اگ ...216شمارهٔ ۲۱۹: فریب شکر الفت نمیخورم دیگر - که ز ...217شمارهٔ ۲۲۰: دوید چشم، ز بس حسرت نگاه کشیدم - ...218شمارهٔ ۲۲۱: ز بس نومیدی از امیدهای خویشتن دید ...219شمارهٔ ۲۲۲: شعله بیرون نتواند شدن از جاده شمع ...220شمارهٔ ۲۲۳: بیاد طره اش، از آه خود دودی بسر د ...221شمارهٔ ۲۲۴: نمیگیرد کسی از خاک راهم از گرانقد ...222شمارهٔ ۲۲۵: ضعیف و ناتوان کرده است از بس دوری ...223شمارهٔ ۲۲۶: میروم سوی وطن، حسرت بغربت میکشم - ...224شمارهٔ ۲۲۷: چنان از صحبت گردنکشان گریزانم - ک ...225شمارهٔ ۲۲۸: پا بسته جهانی، دلخوش که سالکم من ...226شمارهٔ ۲۲۹: ما از شکست خویش رخ یار دیده ایم - ...227شمارهٔ ۲۳۰: خاک راه خصم گشتیم و، ز دعوی تن زد ...228شمارهٔ ۲۳۱: چشم بستیم از جهان، تا آشنای او شد ...229شمارهٔ ۲۳۲: ما نه از بهر خدا دیده گریان داریم ...230شمارهٔ ۲۳۳: آشنا نیست بهم ظاهر و باطن ما را - ...231شمارهٔ ۲۳۴: برده است از بس بفکر آن نگار جانیم ...232شمارهٔ ۲۳۵: گر بیاد شعله خوی تو افغان سرکنیم ...233شمارهٔ ۲۳۶: از حیا حرفش نیاید بر زبان کلک ما ...234شمارهٔ ۲۳۷: وقت نظاره صنع، در چشم اهل عرفان - ...235شمارهٔ ۲۳۸: در آن گلشن که خواهد نکهت او جلوه ...236شمارهٔ ۲۳۹: هست قفل کارهای بسته را از خود کلی ...237شمارهٔ ۲۴۰: رعشه بر اعضا فتاد و، وقت رحیل است ...238شمارهٔ ۲۴۱: غم بدل های مشوش چه تواند کردن؟ - ...239شمارهٔ ۲۴۲: از تو ای حادثه ارباب فنا را چه زی ...240شمارهٔ ۲۴۳: ای تاجر قلمرو هستی، نبسته بار - ا ...241شمارهٔ ۲۴۴: ز لطف حق شمر با خویشتن احساس مردم ...242شمارهٔ ۲۴۵: قامت از پیری چو خم شد، دل ازین وی ...243شمارهٔ ۲۴۶: ای آنکه محو خویش در آیینه گشته یی ...244شمارهٔ ۲۴۷: نگردد مرد کامل تا نیاید از وطن بی ...245شمارهٔ ۲۴۸: چو افروزد رخش، سوزد دل و دین - چو ...246شمارهٔ ۲۴۹: تا نگردد کشته تیغش پس از من دیگری ...247شمارهٔ ۲۵۰: دلم مجنون و، لیلی آن نگاه عشوه سا ...248شمارهٔ ۲۵۱: برد از من تاب، تاب سنبل گیسوی او ...249شمارهٔ ۲۵۲: بر نمیدارد شکن، دست از سر گیسوی ا ...250شمارهٔ ۲۵۳: صفحه هر برگ این گلشن بود رویی بتو ...251شمارهٔ ۲۵۴: منعم بیا جهان را قسمت کنیم باهم - ...252شمارهٔ ۲۵۵: بلبل از گل چند؟ ز آن رخسار زیبا ه ...253شمارهٔ ۲۵۶: تو زمن یک جان گرفتی، من ز تو چندی ...254شمارهٔ ۲۵۷: چون نگردد حال بر مفلس ز شرم قرض خ ...255شمارهٔ ۲۵۸: ای از خودی و هستی، بر خویش دل نها ...256شمارهٔ ۲۵۹: ته ته پری رخانند، جا کرده در ته خ ...257شمارهٔ ۲۶۰: از اینکه دربدری، پیش دوست جای ندا ...258شمارهٔ ۲۶۱: کیست عارف؟ آنکه نشناسد بجز حق دیگ ...259شمارهٔ ۲۶۲: برای یک لب نان دربدر چه میگردی؟ - ...260شمارهٔ ۲۶۳: چو خشتی کز بنا افتد، زهر افتادن د ...261شمارهٔ ۲۶۴: ز بس کاهید جسم زار من از درد پنها ...262شمارهٔ ۲۶۵: در دیده غبارم ز چه ره یافته، دانی ...263شمارهٔ ۲۶۶: دیدن بدستیاری عینک، ندیدنست - نور ...264شمارهٔ ۲۶۷: هجوم خط مشکین نیست بر سیب زنخدانش ...265شمارهٔ ۲۶۸: به دوست روی دو عالم تو آشنای که ی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ