به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

واعظ قزوینی

واعظ قزوینیابیات پراکندهشمارهٔ ۳۳: لازم است آزاده را از سر به پیشان احتیاط - بید میلرزد بخود، هرگاه بیند تیشه را

1620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

لازم است آزاده را از سر به پیشان احتیاط
بید میلرزد بخود، هرگاه بیند تیشه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲: پنبه سان شکستی چوب نرمی پیشه را - ...2شمارهٔ ۳۳: لازم است آزاده را از سر به پیشان ا ...3شمارهٔ ۳۴: دیدن خلق جهان از بس کدورت آور است ...4شمارهٔ ۳۵: روشن نشود چون شرر از سنگ چراغت - ت ...5شمارهٔ ۳۶: چون نلرزد بر سر دستش، دل ناشاد ما؟ ...6شمارهٔ ۳۷: نیست کالایی کز آن خالی بود دامان م ...7شمارهٔ ۳۸: کرده ما را ناتوان از بس غم جانان م ...8شمارهٔ ۳۹: میگدازد ز آفتاب مرگ، برف زندگی - ق ...9شمارهٔ ۴۰: مساز رو ترش از پندهای دلشکن ما - گ ...10شمارهٔ ۴۱: ورق مشق شد از یاد خطت سینه ما - طب ...11شمارهٔ ۴۲: گشت یکشب در میان، وصل بت رعنای ما ...12شمارهٔ ۴۳: پر از عیش و طرب گردد ز یاد دوست مح ...13شمارهٔ ۴۴: بتنگ آمد دل، از خودسازی این باغ و ...14شمارهٔ ۴۵: تو چشم روزگاری و، از هر کناره یی - ...15شمارهٔ ۴۶: در پیریت بدیده غباری که کرده جا - ...16شمارهٔ ۴۷: پیرانه نیست طور تو، ای شیخ کرده یی ...17شمارهٔ ۴۸: جانسوزتر کند گل رخسار را حجاب - سو ...18شمارهٔ ۴۹: خیز و فکر خویشتن بین، چشم من، دیگر ...19شمارهٔ ۵۰: شکم از لقمه چو پر شد، ز دل نوا مطل ...20شمارهٔ ۵۱: رفت عهد شباب و دندان ریخت - رگ ابر ...21شمارهٔ ۵۲: مد نظر، از روی گلت آب حیات است - ن ...22شمارهٔ ۵۳: دور از تو توشه سفرم درد و محنت است ...23شمارهٔ ۵۴: گفتار نرم، آب رخ آدمیت است - روی گ ...24شمارهٔ ۵۵: بهر وفای وعده، قیامت چه حاجت است؟ ...25شمارهٔ ۵۶: غم افتاده خود خوردن از آزادگی است ...26شمارهٔ ۵۷: زیبد آن را درو درگاه، که از همت جو ...27شمارهٔ ۵۸: چون سر شمع که گیرند و همان نور بجا ...28شمارهٔ ۵۹: هر لوح مزاری ز مقیمان دل خاک - دست ...29شمارهٔ ۶۰: ناصح آزار زبانی اگرم کرد، بجاست - ...30شمارهٔ ۶۱: راستان را، ز نهاد کج دوران چه زیان ...31شمارهٔ ۶۲: حشمت و کوکبه از شاه و، فراغت ز گدا ...32شمارهٔ ۶۳: بر آن جمال نکو غازه یی نه در کار ا ...33شمارهٔ ۶۴: گوشمالی ز فلک، گوش ترا به ز در است ...34شمارهٔ ۶۵: چکند پیش فروغ رخ آن ماه، نقاب - پر ...35شمارهٔ ۶۶: تندی، حریف خوی ملایم نمی شود - در ...36شمارهٔ ۶۷: امروز بیتو خاطر صحبت مشوش است - مو ...37شمارهٔ ۶۸: لذت دگر از شراب جستن غلط است - از ...38شمارهٔ ۶۹: عیش گیتی پر نمک و شور و شر است - ک ...39شمارهٔ ۷۰: دست ما و دامنش از بس بهم خو کرده ا ...40شمارهٔ ۷۱: شود ز نرمی بسیار، خصم سرکش تند - ز ...41شمارهٔ ۷۲: خصم چون تندی کند، افتادگی آن را رو ...42شمارهٔ ۷۳: آهم از تاب گل روی تو، آتش فام است ...43شمارهٔ ۷۴: خوشدلی کسی بجهان کار خردمندان است؟ ...44شمارهٔ ۷۵: بر ما سخن سرد عزیزان نه گران است - ...45شمارهٔ ۷۶: دشنام تو در زیر لب، از ما نه نهان ...46شمارهٔ ۷۷: گفتم: به لب چاه زنخدان تو آن چیست؟ ...47شمارهٔ ۷۸: بی فکر تو، ناپاک دل از لوث جهانست ...48شمارهٔ ۷۹: زر چو شد جمع، ز خود حادثه بر می آر ...49شمارهٔ ۸۰: قد چو خم گردید، روشن شد که وقت مرد ...50شمارهٔ ۸۱: تا خیال رخ او، شمع شب افروز من است ...51شمارهٔ ۸۲: بسکه در خانه غیرش نتوانم دیدن - بگ ...52شمارهٔ ۸۳: رشکم نبود گر همه بر تخت و نگین است ...53شمارهٔ ۸۴: افتادگیم ساخته منظور نظرها - دارد ...54شمارهٔ ۸۵: لبریز ساغرت زمی ناب گشته است؟ - یا ...55شمارهٔ ۸۶: نبود گرت عطا، برخ سائلان بخند - رو ...56شمارهٔ ۸۷: تازگی در باغ حسنت بسکه بی اندازه ا ...57شمارهٔ ۸۸: شد چو بینامت زبان، از کام بیرون کر ...58شمارهٔ ۸۹: نیست دل را با هوسهای جهان در سینه ...59شمارهٔ ۹۰: ما را چو باز طایر دل پای بست تست - ...60شمارهٔ ۹۱: حسن بیان مجوی ز ما دلشکستگان - «از ...61شمارهٔ ۹۲: خنک آنکس، که از این مرحله چون آب ر ...62شمارهٔ ۹۳: کی توان دل کند از بزمی که آن بدخو ...63شمارهٔ ۹۴: بر سرم از بس هوای آن پریوش پا فشرد ...64شمارهٔ ۹۵: ما را چو باز رشته جانها بدست اوست ...65شمارهٔ ۹۶: نقطه جیم جمال، آن غنچه خندان اوست ...66شمارهٔ ۹۷: دور باش غمزه نگذارد نگه را سوی دوس ...67شمارهٔ ۹۸: مباش این همه دربند زینت دنیا - که ...68شمارهٔ ۹۹: از جهان، ما را رخی پر گرد و دامان ...69شمارهٔ ۱۰۰: از جفا گر، جز جفا ناید بهر حالی ک ...70شمارهٔ ۱۰۱: ترکست که سازد غنی از خلق، و گر نه ...71شمارهٔ ۱۰۲: با نقش جهان نقد تو در حشر نگیرند ...72شمارهٔ ۱۰۳: هستی ایام پر از نیستی در پیش نیست ...73شمارهٔ ۱۰۴: نیست غیر از آفتابی راز عشق - کوچه ...74شمارهٔ ۱۰۵: غیر حسنت کس در این دوران بلند آوا ...75شمارهٔ ۱۰۶: گوشه گیری پیشه کن، گر جمع میخواهی ...76شمارهٔ ۱۰۷: محض دنیا شده، با سعی ز دنیا نگذشت ...77شمارهٔ ۱۰۸: نمیرسد؛ بکسی فیض از خود آرایان - ...78شمارهٔ ۱۰۹: آنچنان از نگهم سر ز حیا پیش افگند ...79شمارهٔ ۱۱۰: شور عشق استادگی کرد، از سرم سامان ...80شمارهٔ ۱۱۱: دل که از فکر فقیران خسته نبود، خس ...81شمارهٔ ۱۱۲: تا بگلشن را او با آن قد رعنا فتاد ...82شمارهٔ ۱۱۳: فلک هر آنچه ز دستت گرفت، بهتر داد ...83شمارهٔ ۱۱۴: گندم ز بیقراری ما از برای نان - خ ...84شمارهٔ ۱۱۵: نکو، ز چشم دل، از صحبت بدان افتد ...85شمارهٔ ۱۱۶: کسی ز من نگرفته است خاکساری را - ...86شمارهٔ ۱۱۷: ندارند از ته دل، الفتی اهل جهان ب ...87شمارهٔ ۱۱۸: نفس از ذکر شهد آن لبم گر بهره ور ...88شمارهٔ ۱۱۹: اگر بیند بخوابم، نرگسش بیخواب میگ ...89شمارهٔ ۱۲۰: نه اشکست اینکه در بزم وصال از دید ...90شمارهٔ ۱۲۱: کدورت پاک طینت را، صفای سینه میگر ...91شمارهٔ ۱۲۲: چون بهله بصید دلم آن مست بر آرد - ...92شمارهٔ ۱۲۳: نیند از احتیاط خصم، دنیا دیدگان غ ...93شمارهٔ ۱۲۴: عالمی پر شده از پرتو خورشید رخش - ...94شمارهٔ ۱۲۵: چو خاک تیره، مشو فرش در بیابانی - ...95شمارهٔ ۱۲۶: زبون رود سخن نرم خصم از دل - چونا ...96شمارهٔ ۱۲۷: آه گرمم چشمه خورشید را بی آب کرد ...97شمارهٔ ۱۲۸: کامران شد، هر که او قطع نظر از کا ...98شمارهٔ ۱۲۹: یک ذره اعتماد نشاید بجاه کرد - دی ...99شمارهٔ ۱۳۰: مبند دل بعطای جهان، که چون شبنم - ...100شمارهٔ ۱۳۱: تلاش تیرگی با آتش دل در نمیگیرد - ...101شمارهٔ ۱۳۲: کشتی ام بسکه کند موج صفت رم ز کنا ...102شمارهٔ ۱۳۳: در صف حشر، چو بیند کرمت عرض گناه ...103شمارهٔ ۱۳۴: نگه را، عکس رخسار تو، شاخ ارغوان ...104شمارهٔ ۱۳۵: ز نانخورش بترشرویی زمانه بساز - ش ...105شمارهٔ ۱۳۶: خانه تن، چو بسیل اجل از هم ریزد - ...106شمارهٔ ۱۳۷: ز ضعف بیغمی، نتواند آهم از جگر خی ...107شمارهٔ ۱۳۸: از دامن خود گرد جهان زود بر افشان ...108شمارهٔ ۱۳۹: نیست باکم، گر ز دشمن بر دلم خاری ...109شمارهٔ ۱۴۰: ای پریشان خرج نقد کیسه هستی تویی ...110شمارهٔ ۱۴۱: کافرم، گر در دوعالم غیر او دارم ک ...111شمارهٔ ۱۴۲: شست گل دفتر خود، تا خط او خوانا ش ...112شمارهٔ ۱۴۳: حرف بالای تو گفتم، سخنم گشت بلند ...113شمارهٔ ۱۴۴: زهر است عطای خلق، هر چند دوا باشد ...114شمارهٔ ۱۴۵: مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول - ...115شمارهٔ ۱۴۶: زند صبح جزا چون بر محک نقد عملها ...116شمارهٔ ۱۴۷: بغیر از کنج تنهایی، دگر یاری نمیب ...117شمارهٔ ۱۴۸: بآزار غمت گفتم که: گیرم انتقام از ...118شمارهٔ ۱۴۹: کسی از خمشی بهتر، خلق حسنی باشد؟ ...119شمارهٔ ۱۵۰: پیری مگو مرا ز جوانی پدید شد - در ...120شمارهٔ ۱۵۱: دیده ام از بسکه حیران رخ دلدار شد ...121شمارهٔ ۱۵۲: بی ترک مال، خنده بلب آشنا نشد - ت ...122شمارهٔ ۱۵۳: تنها نه ماه پیش رخت سر فگنده شد - ...123شمارهٔ ۱۵۴: شب فراق تو، بر خود حساب روز کنم - ...124شمارهٔ ۱۵۵: دلم چون نامه از حرفش فراموشی نمید ...125شمارهٔ ۱۵۶: من رهرو راهی، که بمنزل نرساند - م ...126شمارهٔ ۱۵۷: از ضعف چنانم، که چو گریم ز غم او ...127شمارهٔ ۱۵۸: ز چوب بید از آن خاکستری چندان نمی ...128شمارهٔ ۱۵۹: تا نبینند دمی روی خوشی، مال جهان ...129شمارهٔ ۱۶۰: نرم خواهی که شود خصم، تو در گرمی ...130شمارهٔ ۱۶۱: عشاق تو، تا شمع صفت جان نگدازند - ...131شمارهٔ ۱۶۲: ز اندیشه بد گوست، کرم های لئیمان ...132شمارهٔ ۱۶۳: بی تمیزیهای عالم بین که پیش لعل ا ...133شمارهٔ ۱۶۴: فکر زلفت، دود دل را دسته سنبل کند ...134شمارهٔ ۱۶۵: همنشینانی که از حق نمک دم میزنند ...135شمارهٔ ۱۶۶: . . . - دوری از تیر هوایی وقت برگ ...136شمارهٔ ۱۶۷: بیچارگان، بآه شهان را زبون کنند - ...137شمارهٔ ۱۶۸: این بساطی که فرو چیده یی از ساده ...138شمارهٔ ۱۶۹: بآب تیغ تو، آب حیات میگویند - نگا ...139شمارهٔ ۱۷۰: به پیش لعل لبت، وصف جان به شیرینی ...140شمارهٔ ۱۷۱: آب میگردد بدور لعل او از دود خط - ...141شمارهٔ ۱۷۲: . . . - هر کو تهی ز خویش چون نقش ...142شمارهٔ ۱۷۳: از خود برآ که جان گرفتار در بدن - ...143شمارهٔ ۱۷۴: رفتم از خود، خویشتن را بسکه دزدید ...144شمارهٔ ۱۷۵: تا زنده است عاشق از اینجا نمیرود ...145شمارهٔ ۱۷۶: بی تو، دانی روز من در کنج غم چون ...146شمارهٔ ۱۷۷: گر تویی لیلی، ز حسنت کوهها دریا ش ...147شمارهٔ ۱۷۸: اگر به دشت خرامد، سراب آب شود - ا ...148شمارهٔ ۱۷۹: ز گرم رویی حسن تو، سخت میترسم - ک ...149شمارهٔ ۱۸۰: نظر، ز سیر رخت، چشمه حیات شود - د ...150شمارهٔ ۱۸۱: از نهال سرکشی، بی عزتی حاصل شود - ...151شمارهٔ ۱۸۲: از غمش دود نفسها، دسته سنبل شود - ...152شمارهٔ ۱۸۳: طرفه شهدی است خموشی، که ز شیرینی ...153شمارهٔ ۱۸۴: گر پرتو جمال تو افتد بروی آب - از ...154شمارهٔ ۱۸۵: ز رخ چو بند نقابی ترا گشاده شود - ...155شمارهٔ ۱۸۶: سربلندان، مال صرف زیردستان میکنند ...156شمارهٔ ۱۸۷: ز غفلت، مردمان را پند گفتن خوش نم ...157شمارهٔ ۱۸۸: رسیده ضعف بجایی که همچو پنجه بط - ...158شمارهٔ ۱۸۹: همین از نعمت وصلت نصیب سینه چاکان ...159شمارهٔ ۱۹۰: روزگاری که منش سر بقدم میسودم - ز ...160شمارهٔ ۱۹۱: کهن پیر گردون به موی سفید - دگر ش ...161شمارهٔ ۱۹۲: عیب باشد مشرب طفلانه با موی سفید ...162شمارهٔ ۱۹۳: ز ارتکاب جرم، پاکان زودتر رسوا شد ...163شمارهٔ ۱۹۴: در جهان برخود امید یک نفس بودن مد ...164شمارهٔ ۱۹۵: رو به پس کردن نباشد رفتن ایام را ...165شمارهٔ ۱۹۶: حضور میطلبی، دل به نیک و بد مگذار ...166شمارهٔ ۱۹۷: بخشم و شهوت و حرص، اینقدر مده خود ...167شمارهٔ ۱۹۸: ز غلیان و قهوه بپوشان نظر - که ای ...168شمارهٔ ۱۹۹: شد کاروان عمر، بکن خویش را خبر - ...169شمارهٔ ۲۰۰: ما همرهان، ز چشم جهان گرم رفتنیم ...170شمارهٔ ۲۰۱: بس جانگداز باشد فر و شکوه دشمن - ...171شمارهٔ ۲۰۲: نفست از طول امل چند بود در تک و ت ...172شمارهٔ ۲۰۳: یار پیغمبر همین یک کس از آن چار ا ...173شمارهٔ ۲۰۴: گریه از کردار ما، مقبول جانان است ...174شمارهٔ ۲۰۵: شمع است که گریان شده در بزم وصالش ...175شمارهٔ ۲۰۶: ز بس داغست از رنگینی لبهای میگونش ...176شمارهٔ ۲۰۷: گرفتگی نبود با زبان خوش سخنش - سخ ...177شمارهٔ ۲۰۸: آریم بر سر حرف و، نشوی حرف نیوش - ...178شمارهٔ ۲۰۹: باشد از خلق چه پوشیده، ز فقر است ...179شمارهٔ ۲۱۰: شبی بر ما اسیران بگذرد بی روی چون ...180شمارهٔ ۲۱۱: ز آتشپاره خود گرمیی تا وا کشم، هر ...181شمارهٔ ۲۱۲: چون همه ز آن حق است، از چه بجود ن ...182شمارهٔ ۲۱۳: گمنام بسکه همچو وفا در زمانه ام - ...183شمارهٔ ۲۱۴: تا بجان آتش فتاد از شوق آن جانانه ...184شمارهٔ ۲۱۵: . . . - جوید از مهر پرتو خورشید ر ...185شمارهٔ ۲۱۶: یاد آن روز که چشم نگران دانستم - ...186شمارهٔ ۲۱۷: می گلگون فنا نشأة دیگر دارد - از ...187شمارهٔ ۲۱۸: دهد جدایی یاران رفته بر بادم - اگ ...188شمارهٔ ۲۱۹: فریب شکر الفت نمیخورم دیگر - که ز ...189شمارهٔ ۲۲۰: دوید چشم، ز بس حسرت نگاه کشیدم - ...190شمارهٔ ۲۲۱: ز بس نومیدی از امیدهای خویشتن دید ...191شمارهٔ ۲۲۲: شعله بیرون نتواند شدن از جاده شمع ...192شمارهٔ ۲۲۳: بیاد طره اش، از آه خود دودی بسر د ...193شمارهٔ ۲۲۴: نمیگیرد کسی از خاک راهم از گرانقد ...194شمارهٔ ۲۲۵: ضعیف و ناتوان کرده است از بس دوری ...195شمارهٔ ۲۲۶: میروم سوی وطن، حسرت بغربت میکشم - ...196شمارهٔ ۲۲۷: چنان از صحبت گردنکشان گریزانم - ک ...197شمارهٔ ۲۲۸: پا بسته جهانی، دلخوش که سالکم من ...198شمارهٔ ۲۲۹: ما از شکست خویش رخ یار دیده ایم - ...199شمارهٔ ۲۳۰: خاک راه خصم گشتیم و، ز دعوی تن زد ...200شمارهٔ ۲۳۱: چشم بستیم از جهان، تا آشنای او شد ...201شمارهٔ ۲۳۲: ما نه از بهر خدا دیده گریان داریم ...202شمارهٔ ۲۳۳: آشنا نیست بهم ظاهر و باطن ما را - ...203شمارهٔ ۲۳۴: برده است از بس بفکر آن نگار جانیم ...204شمارهٔ ۲۳۵: گر بیاد شعله خوی تو افغان سرکنیم ...205شمارهٔ ۲۳۶: از حیا حرفش نیاید بر زبان کلک ما ...206شمارهٔ ۲۳۷: وقت نظاره صنع، در چشم اهل عرفان - ...207شمارهٔ ۲۳۸: در آن گلشن که خواهد نکهت او جلوه ...208شمارهٔ ۲۳۹: هست قفل کارهای بسته را از خود کلی ...209شمارهٔ ۲۴۰: رعشه بر اعضا فتاد و، وقت رحیل است ...210شمارهٔ ۲۴۱: غم بدل های مشوش چه تواند کردن؟ - ...211شمارهٔ ۲۴۲: از تو ای حادثه ارباب فنا را چه زی ...212شمارهٔ ۲۴۳: ای تاجر قلمرو هستی، نبسته بار - ا ...213شمارهٔ ۲۴۴: ز لطف حق شمر با خویشتن احساس مردم ...214شمارهٔ ۲۴۵: قامت از پیری چو خم شد، دل ازین وی ...215شمارهٔ ۲۴۶: ای آنکه محو خویش در آیینه گشته یی ...216شمارهٔ ۲۴۷: نگردد مرد کامل تا نیاید از وطن بی ...217شمارهٔ ۲۴۸: چو افروزد رخش، سوزد دل و دین - چو ...218شمارهٔ ۲۴۹: تا نگردد کشته تیغش پس از من دیگری ...219شمارهٔ ۲۵۰: دلم مجنون و، لیلی آن نگاه عشوه سا ...220شمارهٔ ۲۵۱: برد از من تاب، تاب سنبل گیسوی او ...221شمارهٔ ۲۵۲: بر نمیدارد شکن، دست از سر گیسوی ا ...222شمارهٔ ۲۵۳: صفحه هر برگ این گلشن بود رویی بتو ...223شمارهٔ ۲۵۴: منعم بیا جهان را قسمت کنیم باهم - ...224شمارهٔ ۲۵۵: بلبل از گل چند؟ ز آن رخسار زیبا ه ...225شمارهٔ ۲۵۶: تو زمن یک جان گرفتی، من ز تو چندی ...226شمارهٔ ۲۵۷: چون نگردد حال بر مفلس ز شرم قرض خ ...227شمارهٔ ۲۵۸: ای از خودی و هستی، بر خویش دل نها ...228شمارهٔ ۲۵۹: ته ته پری رخانند، جا کرده در ته خ ...229شمارهٔ ۲۶۰: از اینکه دربدری، پیش دوست جای ندا ...230شمارهٔ ۲۶۱: کیست عارف؟ آنکه نشناسد بجز حق دیگ ...231شمارهٔ ۲۶۲: برای یک لب نان دربدر چه میگردی؟ - ...232شمارهٔ ۲۶۳: چو خشتی کز بنا افتد، زهر افتادن د ...233شمارهٔ ۲۶۴: ز بس کاهید جسم زار من از درد پنها ...234شمارهٔ ۲۶۵: در دیده غبارم ز چه ره یافته، دانی ...235شمارهٔ ۲۶۶: دیدن بدستیاری عینک، ندیدنست - نور ...236شمارهٔ ۲۶۷: هجوم خط مشکین نیست بر سیب زنخدانش ...237شمارهٔ ۲۶۸: به دوست روی دو عالم تو آشنای که ی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ