کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غافلی را شنیدم که خانه رعیت خراب کردی تا خزانه سلطان آباد کند بی خبر از قول حکیمان که گفته‌اند هر که خدای را عزّ و جلّ بیازارد تا دل خلقی به دست آرد خداوند تعالی همان خلق را بر او گمارد تا دمار از روزگارش بر آرد

    آتش سوزان نکند با سپند

    آنچه کند دود دل دردمند

    سر جمله حیوانات گویند که شیر است و اذلّ جانوران خر و به اتفاق خر باربر به که شیر مردم در

    مسکین خر اگر چه بی تمیز است

    چون بار همی‌برد عزیز است

    گاوان و خران بار بردار

    به ز آدمیان مردم آزار

    باز آمدیم به حکایت وزیر غافل، ملک را ذمائم اخلاق او به قرائن معلوم شد در شکنجه کشید و به انواع عقوبت بکشت

    حاصل نشود رضای سلطان

    تا خاطر بندگان نجویی

    خواهی که خدای بر تو بخشد

    با خلق خدای کن نکویی

    آورده‌اند که یکی از ستم دیدگان بر سر او بگذشت و در حال تباه او تأمل کرد و گفت

    نه هر که قوّت بازوی منصبی دارد

    به سلطنت بخورد مال مردمان به گزاف

    توان به حلق فرو بردن استخوان درشت

    ولی شکم بدرد چون بگیرد اندر ناف

    نماند ستمکار بد روزگار

    بماند بر او لعنت پایدار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha