کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بحمدالله که در قتلم تعلل کرد گیسویش
    به خون من نشد آلوده دیوار و در کویش
    شب خود را به زلفش می کنم نسبت وزین غافل
    که روزی همچو رویش دارد از پی زلف هندویش
    به قصد کشتنم ترکان مژگانش صف اندر صف
    به چشمش اقتدا کردند در محراب ابرویش
    عجب نبود اگر از جلوه بر چشمم نمک پاشد
    به آب دیده پروردم نهال قد دلجویش
    به زلفش کی دهم دل گرنه رویش در میان بینم
    دل من می برد زلفش به جانب داری رویش
    بر یزای دیده اشک و خاک کویش را به حالش کن
    که از خونم بسی بهتر بود خاک سر کویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha