کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی پیاله ی چینی برای خوردن آب
    بداد خواجه مرا از صفات نیکویش
    که گر چو کاسه ی فقرش نهند بر سر راه
    ز کهنه کعبی او ننگرد کسی سویش
    شکسته ای که صدا برنیاید از لب او
    هزار سنگ زند گر کسی به پهلویش
    چو چاه زمزمش افتاده رخنه ها بر لب
    چو حوض کوثر، خورده شکنج ها رویش
    ز ساغر دل خاقان زیاده تر گرهش
    ز کاسه ی سر فغفور بیشتر مویش
    حباب خنده بر اندام او زند چون موج
    برند چون ز پی آب بر لب جویش
    خیاره دار نماید، ز بس که موج شکست
    فشرده همچو حباب دلم ز هر سویش
    به خواجه بخشش این کاسه شد چو حوض یزید
    که هرکه آب ازو خورد، شد دعاگویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha