کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر عاشق گهی بهر صبوری
    بود در پرده عصمت ضروری
    عجب نبود چو گردد شوق افزون
    که آید بی سبب از پرده بیرون
    گشاد پرده چونشمع آرزو کرد
    بهمت گل برون از غنچه آورد
    درآمد خادم و دامان فانوس
    به خدمت در میان زد از زمین بوس
    جمال شمع چون برقع برانداخت
    جهان روشن به نور خویشتن ساخت
    از آزادی چو گل خندان برآمد
    تو گفتی یوسف از زندان برآمد
    چو مهر از صبح عارض چهره بگشود
    به نور خویش راه شام پیمود
    روان شد نور همچون برق تابان
    پی پروانه جستن در بیابان
    نبود از جستجو یکدم فراغش
    همی جستی در آن شب باچراغش
    در آن ظلمت همی شد با دل جمع
    که پشتش گرم بود از جانب شمع
    به هر منزل که از روزن همیرفت
    به چشم دیو و دد روشن همیرفت
    چنان جستش که گشت از جستجوست
    ولیکن یافت آخر آنچه می جست
    مدار ایطالب از جویندگی دست
    که در جویندگی یا بندگی هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha