کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از عشوه روزگار فریاد
    کو خود ز وفا نمی کند یاد
    آباد بر آن کسی که او هست
    از بندگی زمانه آزاد
    بر عمر مساز تکیه چون هست
    این طارم عمر سست بنیاد
    گویی که زمانه بر دل خلق
    از راحت و رنج داد و بیداد
    هر در که گشاده بود در بست
    هر راه که بسته بود بگشاد
    در عرصه چار طاق خاکی
    یابی همه چیز جز دلی شاد
    غم های زمانه نیست گویی
    الا ز برای آدمی زاد
    یاران قدیم ما که بودند
    دمساز و لطیف و خوشدل و راد
    گه بوده حریف جام باده
    گه گشته رفیق تیغ پولاد
    هم محرم وصل های شیرین
    هم مونس غصه های فرهاد
    رفتند چنانکه در جهان کس
    زایشان نکند به سالها یاد
    با هم نفسان خوش است عشرت
    با دجله نکوترست بغداد
    هر واقعه کو فتاد ما را
    زین واقعه صعب تر نیفتاد
    بدتر ز فراق دوستان چیست؟
    کس فرقت دوستان مبیناد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha