به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسن غزنوی

حسن غزنویغزل هاشمارهٔ ۲۰: ایکه قدرت صد چو گردون آورد

2180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ایکه قدرت صد چو گردون آورد
دور گردون چون توئی چون آورد
رأی تو رسمی که آرد در جهان
همچو رویت خوب و میمون آورد
رنگ و بوی خلق و خلقت آسمان
گر نیارد ماه گردون آورد
آتش خشمت که بر کوه اوفتد
همچو لاله سنگ را خون آورد
جان ز جودت زر ناموزون برد
چون نثارت در موزون آورد
گفتم آرد سعی تو تشریف من
کی گمان بردم که اکنون آورد
گر چه بشکستم در این تشریف نیک
زان شکستم نیز بیرون آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹: روزی که مرا چشم به تو خوش پسر افتد 2شمارهٔ ۲۰: ایکه قدرت صد چو گردون آورد 3شمارهٔ ۲۱: دل کار هوات می بسازد 4شمارهٔ ۲۲: دوش بر هندوی خود بدمستیی ترکانه کر ...5شمارهٔ ۲۳: از لعل آبدار تو پاسخ همی رسد 6شمارهٔ ۲۴: مهرش از دل همی گذر نکند 7شمارهٔ ۲۵: روح ز تو خوبتر به خواب نبیند 8شمارهٔ ۲۶: یار چون عیسیم به ماه برد 9شمارهٔ ۲۷: گر شمع تو بی زحمت پروانه بماند 10شمارهٔ ۲۸: لبم از بوس او شکر چیند 11شمارهٔ ۲۹: پسرا تا کی از این خواهد بود 12شمارهٔ ۳۰: که بود جان که نه در بند وفای تو بو ...13شمارهٔ ۳۱: دل چون ز لبت شراب خواهد 14شمارهٔ ۳۲: حسن تو به گفت هم نیاید 15شمارهٔ ۳۳: آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید 16شمارهٔ ۳۴: آرام دل مرا بخوانید 17شمارهٔ ۳۵: صبح را رنگ بدان عارض چون ماه دهد 18شمارهٔ ۳۶: هر آینه که دگر بایدم گزیدن یار 19شمارهٔ ۳۷: سرو را ساکن به تخت آباد باش 20شمارهٔ ۳۸: برآن زلف و لب و خال و بنا گوش 21شمارهٔ ۳۹: گشت عنابی سرشکم زان لب عناب رنگ 22شمارهٔ ۴۰: سخت با ما تو بخیلی بسلام 23شمارهٔ ۴۱: دل در غم عشق یار بستیم 24شمارهٔ ۴۲: از صبر نکرده بازگشتم 25شمارهٔ ۴۳: همه شب دوش من بیدار بودم 26شمارهٔ ۴۴: مجمر مهر سوخت چون عودم 27شمارهٔ ۴۵: آمد نفس به آخر یک هم نفس ندارم 28شمارهٔ ۴۶: حاصل ز تو جز درد دل ریش ندارم 29شمارهٔ ۴۷: ای چهره تو بهار جانم 30شمارهٔ ۴۸: برآنم که از روح شاهی کنم 31شمارهٔ ۴۹: ای کرده همه بدی به جایم 32شمارهٔ ۵۰: تن در بد و نیک یار دادیم 33شمارهٔ ۵۱: زار بکشتی تو از آن می زیم 34شمارهٔ ۵۲: سرو را چون سوی آن گردون اعلا آمدیم 35شمارهٔ ۵۳: ای همچو گل مطیع تو با برگ و بانوان 36شمارهٔ ۵۴: ای صنم ماه روی هر چه توانی مکن 37شمارهٔ ۵۵: ای بهار جان و دل بخرام یکره در چمن 38شمارهٔ ۵۶: ای حلقه زلفین تو دام گل و سوسن 39شمارهٔ ۵۷: ای بر فلک رسیده خروش از سماع تو 40شمارهٔ ۵۸: ای ابر گلستان معالی کرم تو 41شمارهٔ ۵۹: ای مرا بیشه دوستداری تو 42شمارهٔ ۶۰: ای صاحب آن دو زلف کوتاه 43شمارهٔ ۶۱: ای بنسب شهریار وی بحسب پادشاه 44شمارهٔ ۶۲: خاک را چاک زد ای دوست گیاه 45شمارهٔ ۶۳: ای غمت اندر دلم آویخته 46شمارهٔ ۶۴: ای همچو ماه پیشرو لشکر آمده 47شمارهٔ ۶۵: ای آرزوی دیده بینا چگونه ای 48شمارهٔ ۶۶: ای مونس جان من کجائی 49شمارهٔ ۶۷: ما را رخ آن نگار بایستی 50شمارهٔ ۶۸: چو جانم گرامی همی داشتی 51شمارهٔ ۶۹: رفتی و چون زلف خود در آتشم بگذاشتی 52شمارهٔ ۷۰: ای سعد فلک بندگی شاه گرفتی 53شمارهٔ ۷۱: گر دوست غم دوست بخوردی سره بودی 54شمارهٔ ۷۲: خورشید چنان نور ندارد که تو داری 55شمارهٔ ۷۳: خه خه که چو بوالعجب نگاری 56شمارهٔ ۷۴: ای ز من آزرده یار من گناهی دارمی 57شمارهٔ ۷۵: ای چشمه آب زندگانی 58شمارهٔ ۷۶: بی تو دردی است ز هر درمانی 59شمارهٔ ۷۷: جانا تو به دیگران چه مانی 60شمارهٔ ۷۸: منم در عشق تو جسمی و جانی 61شمارهٔ ۷۹: ایکه دل را دل و جان را جانی 62شمارهٔ ۸۰: ای باد روح پرور زنهار اگر توانی 63شمارهٔ ۸۱: رخ بپوش از قمر چه می خواهی 64شمارهٔ ۸۲: ساقیا وقتست اگر ما را شرابی در دهی 65شمارهٔ ۸۳: ای گوهر کیمیای شاهی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ