کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش بر هندوی خود بدمستیی ترکانه کرد
    تا امید آشناوش (را) چنین بیگانه کرد
    صبر اندک زاد را از خان و مان آواره یافت
    عقل پیرآموز را در سلسله دیوانه کرد
    تا دلم در سنبل گل سای او یک خانه ساخت
    خار هجرش در دل پر خون هزاران خانه کرد
    مشک را خون شد جگر کان عارض چون آینه
    زلف چین بر چین او مشاطگی بی شانه کرد
    تا جهان را شمع رویش گشت شاهد خانه
    هرکه جانی داشت خود را بر رخش پروانه کرد
    هست نیکو گرچه نیکو رفت بر ما یا نرفت
    اوست رحمت گرچه رحمت کرد بر ما یا نکرد
    آفتاب خسروان بهرام شاه آن شه که او
    هر چه بخشید ار سعادت مشتری وارانه کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha