کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرکبش فعل برق و صرصر پای

    وهم گردد سبک چو خاست ز جای

    سنگ در زیر سم او گرداست

    رخش خیز است و دلدل آورد است

    در نوردد زمین همی بتگی

    اینت محکم پیی و سخت رگی

    باز چون نعره بر سوار زند

    خاک در چشم روزگار کند

    شه به تیرش چون برانگیزد

    از که و دشت لرزه برخیزد

    آن خداوند کونبست کمر

    لحظه ای جز به بندگی پدر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha