کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز عثمان عندلیب آواز

    کرده از قول جادویی آغاز

    دست زد چون به خفچه ایقاع

    بگذراند ز اوج چرخ سماع

    بانگ ناگه چو بر سرود زند

    آتش اندر دماغ عود زند

    خواجه ناگه چو در سماع آید

    عشرت و خرمی بیفزاید

    ساتگینی بزرگتر خواهد

    زو سرود و سماع درخواهد

    خواهد از وی زمان زمان بازی

    گاهگاهش کند هم آوازی

    گر نبودی گریز پای و دنس

    بزم ها را چو او نبودی کس

    مطربان را به هم بر آغالد

    از میانه سبک برون کالد

    تا کند گنده ای درشت به کف

    راست با هره ای چو چنبر دف

    تا بخسبد به کنجی اندر مست

    با یکی قحبه کلنده کست

    هرگز آن شوخ دیده بی شرم

    زلت خادمان نگردد نرم

    آن کسانی که دشمن اویند

    بیهده چیزکی نمی گویند

    آنچه گویند من چرا گویم

    عیب آن بی هنر چرا جویم

    او نبوده ست کودک نیکو

    خوش نبوده ست لحن و نغمت او

    به سرای کجک نرفته است او

    مست هرگز به شب نخفته است او

    گرد بازار و کوی گم گشتست

    به سر مرغزار بگذشته ست

    من سخن گر همی نگردانم

    وز طریقی دگر همی رانم

    حلقه گوش او همی گوید

    که زبان زین سخن چه می جوید

    یک اشارت کفایتست او را

    بنده را درخورست زخم عصا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha