کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در خمار می دوشینم ای نیک حبیب

    آب انگور دو سالینه‌م فرموده طبیب

    آب انگور فرازآور یا خون مویز

    که مویز ای عجبی هست به انگور قریب

    شود انگور زبیب آنگه کش خشک کنی

    چون بیاغاری انگور شود، خشک زبیب

    این زبیب ای عجبی مردهٔ انگور بود

    چون ورا تر کنی زنده شود اینت غریب

    می بباید که کند مستی و بیدار کند

    چه مویزی و چه انگوری، ای نیک حبیب

    ما بسازیم یکی مجلس، امروزین روز

    چون برون آید از مسجد آدینه خطیب

    بنشینیم همه عاشق و معشوق به هم

    نه ملامتگر ما را و نه نظاره رقیب

    می دیرینه گساریم به فرعونی جام

    از کف سیم بناگوشی با کف خضیب

    جرعه برخاک همی‌ریزیم از جام شراب

    جرعه بر خاک همی‌ریزد آزاده ادیب

    ناجوانمردی بسیار بود، چون نبود

    خاک را از قدح مرد جوانمرد نصیب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha