کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نوروز روز خرمی بیعدد بود

    روز طواف ساقی خورشید خد بود

    مجلس به باغ باید بردن، که باغ را

    مفرش کنون ز گوهر و مسند زند بود

    آن برگهای شاسپرم بین و شاخ او

    چون صدهزار همزه که بر طرف مد بود

    نرگس بسان حلقهٔ زنجیر زر نگر

    کاندر میان حلقهٔ زرین وتد بود

    اندر میان لاله، دلی هست عنبرین

    دل عنبرین بود، چو عقیقین جسد بود

    آن خاک هست والد و گل باشدش ولد

    بس رشد والدی که لطیفش ولد بود

    ابر گهرفشان را هر روز بیست بار

    خندیدن و گریستن و جزر و مد بود

    خورشید چون نبرده حبیبی که باحبیب

    گاهیش وصل و صلح و گهی جنگ و صد بود

    چشم خجسته را مژه زرد و میان سیاه

    پرده زبرجدین و عقیقین رمد بود

    سنبل بسان زلفی با پیچ و با عقد

    زلف آن نکو بود که به پیچ و عقد بود

    بادام چون شیانی بارد به روز باد

    چون دست راد احمد عبدالصمد بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha