کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صنما! گرد سرم چند همی‌گردانی

    زشتی از روی نکو زشت بود گر دانی

    یا بکن آنچه شب و روز همی وعده دهی

    یا مکن وعده هر آن چیز که آن نتوانی

    از حد و غایت نافرمانی در مگذر

    که پدیدارست اندازهٔ نافرمانی

    دل من بردی و از خویشتنم دور کنی

    برنیاید صنما کار بدین آسانی

    مهربانی نکنی بر من و مهرم طلبی

    ندهی داد و همی‌داد ز من بستانی

    بی‌وفایی کنی و نادان سازی تن خویش

    نیستی‌ای بت یکباره بدین نادانی

    نبوی راضی گر زانکه امیرت خوانم

    من بدان راضی باشم که غلامم خوانی

    از تو ما را نه کنار و نه پیام و نه سلام

    مکن ای دوست که کیفر بری و درمانی

    گویی: اندر دل پنهانت همی‌دارم دوست

    به بود دشمنی از دوستی پنهانی

    مکن ای دوست که بیداد نشانی نگذاشت

    عدل باز آمد با بوالحسن عمرانی

    خواجه و سید سادات رئیس الرؤسا

    همچو خورشید به بخشندگی و رخشانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha