تکه ۳۱
مرا تو راحت جانی معاینه نه خبر
کرا معاینه آمد خبر چه سود کند
تکه ۳۲
هیچ صورتگر بصد سال از بدایع وزنگار
آن نداند کرد و نتواند که یک باران کند
تکه ۳۳
او درین فکر تا به ما چه کند
ما درین فکر تا خدا چه کند
تکه ۳۴
ما دل آسوده تا خدا چه کند
خواجه در حیله تا به ما چه کند
تکه ۳۵
بزیر قبهٔ تقدیس مست مستانند
که هر چه هست همه صورت خدا دانند