کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیده در هجر تو شرمندهٔ احسانم کرد

    بس که شب‌ها گهر اشک بدامانم کرد

    عاشقان دوش ز گیسوی تو دیوانه شدند

    حال آشفتهٔ آن جمع پریشانم کرد

    تا که ویران شدم آمد به کفم گنج مراد

    خانهٔ سیل غم آباد که ویرانم کرد

    شمّه‌ای از گل روی تو به بلبل گفتم

    آن تُنُک حوصله رسوای گلستانم کرد

    داستان شب هجران تو گفتم با شمع

    آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha