کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به اختیار زدم دل به زلف یار، گره

    به کار خویش، فکندم به اختیار، گره

    شمارهٔ گره زلف خود، به سبحه مکن

    که صد گره چه کند در بر هزار گره

    گره مزن سر زلف دو تا به یکدیگر

    که هیچکس نزند ما ر را به مار، گره

    ز ابروی عرق آلوده‌ات گره بگشا

    که خورده بر دم شمشیر آبدار، گره

    به سایهٔ مژه ام پا منه، که می‌ترسم

    خدا نکرده خورد برگ گل به خار، گره

    گره زدی سر زلف و، دلم ز ناله فتاد

    فتد ز نغمه، چو افتد به سیم تار، گره

    بسی دهان تو تنگ است در سخن گوئی

    که در لبان تو، مو می‌خورد هزار گره

    بسی به کار صبوحی گره زده زلفت

    چو مفلسی زده بر سیم خوش عیار، گره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha