کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شام هجران مرا صبح نمایان آمد

    محنت آخر شد و اندوه به پایان آمد

    نفس باد صبا باز مسیحائی کرد

    مگر از زلف خم در خم جانان آمد

    شکر ایزد که دگر بار، به کوری رقیب

    دلبرم شاد رخ و خرّم و خندان آمد

    عجبی نیست گرم از کرم پیر مغان

    رنج راحت شد و هم درد به درمان آمد

    گر چه بسیار چشیدی ستم ز هر فراق

    دلبر شاد به بزمت شکرستان آمد

    ساقیا! ساغر لبریز از آن باده بده

    که ز خمخانهٔ حق، هدیه به مستان آمد

    مطرب! آغاز کن آن نغمهٔ داوودی را

    که ز الحان خوشش، جان به سلیمان آمد

    مژده ای صدر نشینان صف میکده، باز

    که صبوحی ز حرم مست و غزلخوان آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha