کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنو اح وال خود ز آغاز و انجام

    پریزادی که بودش انجنی نام

    چو بت رویان بدان صورت که دانی

    به خود هر هفت کرد اندر جوانی

    فکنده کسوت گلنار در بر

    چو گل کرده لباس خ ود معطر

    صبا دید و دوید از بی تکلّف

    چو بکران چمن کردش تصرف

    صبا را گفت حور پاك دامان

    که بر مستور دست انداخت نتوان

    جوابش داد باد و گفت کای حور

    نکو دانم که هستی پاك و مستور

    و لیکن من به غایت پاك جانم

    ندارم جسم و آلایش ندانم

    گر آلایش به جانم حق نهادی

    به جیب مریمم کی بار دادی

    چه غم برداشتم گر دامنت را

    چو غنچه بشکفاندم گلشنت را

    کزان نبود قصور عصمت حور

    و لیک از من ترا خواهد شدن پور

    برو آسوده شو بر بستر خویش

    عروسانه کنار شوهر خویش

    که خواهی زادن آخر پاك فرزند

    که خواهی بودنش با باد پیوند

    چنان شیری ش ود آن شرزه پیکر

    که مثل او نزاید تا به محشر

    ز فیض باد گشته غنچه اش سیر

    غزال مشک شد آبستن شیر

    درآمد در رحم میدان کین را

    هژبر آسمان ماه زمین را

    بود خورشید را جا در دل شیر

    عجب خورشید کو شد حامل شیر

    ز آب کیسری و نفحۀ باد

    مه خورشید رو برج اسد  زاد

    حکایت مختصر کز وی تو زادی

    شناسا شو که خود فرزند بادی

    زبردست است از هر آخشیجان

    از آن برداشته تخت سلیمان

    سیاست او کند ابر دمان را

    هم او خواهد شکستن آسمان را

    از و بر قوم عاد کوه بنیاد

    شنیدستی چه روز تیره افتاد

    خرد پور خلف او را شمارد

    که در کا از پدر پا بیش دارد

    چو تو فرزند بادی سازگاری

    که ماند تا قیامت یادگاری

    به شیری از هوا جنگت بود ننگ

    تو نرسنگی چه باشد در هوا جنگ

    به تخم خویش رو این نکته کن یاد

    که بر دریا کند فرماندهی باد

    نهنگی گوهر خود پاك بشناس

    ز دریا برگذر از موج مهراس

    به دریا ابر سان دامن کشان رو

    ز جا در جنب و همچون آسمان رو

    چو هم ت قطره دانی آب دریا

    برو زیر و زبر کن شهر لنکا

    مکن سستی که وقت ننگ و نامست

    گشاد تیر تو از شست رامست

    هنومان را ز طفلی بود عادت

    نمی دانست زور خود زیادت

    همین کو را کسی دیگر ستودی

    ببالیدی و خود را آزمودی

    چو از جامون حدیث خویش بش ینید

    ببالید و چو شیر نر بغرید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha