کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی دیوانه چوبی بر نشسته

    بتگ می‌شد چو اسپی تنگ بسته

    دهانی داشت همچون گل ز خنده

    چو بلبل جوش در عالم فکنده

    یکی پرسید ازو کای مردِ درگاه

    چنین گرم ازچه می‌تازی تودر راه

    چنین گفت او که در میدانِ عالم

    هوس دارم سواری کرد یک دم

    که چون دستم فرو بندند ناکام

    نجنبد یک سر مویم بر اندام

    اگر هستی درین میدان تو بر کار

    نصیب خویشتن مردانه بردار

    چو از ماضی و مستقبل خبر نیست

    بجز عمر تو نقدی ما حضر نیست

    مده این نقد را بر نسیه بر باد

    که بر نسیه کسی ننهاد بنیاد

    چو یک نقطه‌ست از عمر تو بر کار

    هزاران چرخ زن بر وی چو پرگار

    خوشی با نقدِ این الوقت می‌ساز

    چو بیکاران به پیش و پس مشو باز

    اگر تو پس روی و پیش آئی

    بلای روزگار خویش آئی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha