کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی پرسید از آن شوریده ایام

    که تو چه دوست داری گفت دشنام

    که هر چیزی که دیگر می‌دهندم

    بجز دشنام منت می‌نهندم

    چرا چندین تو اندر بند خلقی

    بدان ماند که حاجتمند خلقی

    که گر ناگاه سیمی بر تو بشکست

    نگیرد کس بیک جو زرترادست

    اگر از جوع گردی نیم مرده

    برای تکیه کردن نیم گرده

    اگر روزی بباشی بهر دو، نان

    ترا از پای بنشانند دو نان

    ببین تا از کرم پروردگارت

    نشاند اندر نمازی چند بارت

    ترا چون چشم برجانست وجانان

    دلت را کی سرجانست و جانان

    چو نان از خوان ستانی خوان بود شوم

    که بی‌شک خوان بیش از نان بود شوم

    چه گردی گرد خوان و شاه چندین

    که مشتی عاجزند و خوار و مسکین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha